طواف دل
  • 1465
  • 127 مرتبه
عید فطر جشن بازگشت به فطرت

عید فطر جشن بازگشت به فطرت

1398/12/01 01:58:14 ب.ظ

در فرهنگ اسلامی، اولین روز ماه شوال به‌عنوان عید فطر و جشن بازگشت به فطرت معین شده است، زیرا مسلمانان روزه‌دار در طول ماه رمضان با ارتباط‌های پی‌درپی با خداوند متعال و استغفار از گناهان به تصفیه روح و جان خویش همت گماشته و از تمام آلودگی‌های ظاهری و باطنی که برخلاف فطرت آن‌هاست، خود را پاک نموده و به فطرت واقعی خود برمی‌گردند.

امیرمؤمنان (علیه‌السلام) نیز از همین زاویه به عید فطر می‌نگرد و با اشاره به روز عید می‌فرماید: «انما هو عید لمن قبل الله صیامه و شکر قیامه و کل یوم لا یعصی الله فهو عید؛ این عید کسی است که خدا روزه‏اش را پذیرفته، نماز او را ستوده و هر روز که خدا از نافرمانی نشود، آن روز عید است.»

آری روز ترک گناه و فاصله گرفتن از زشتی‌ها و پلیدی‌ها و روز غلبه بر شیاطین، روز عید است. عید فطر روز بازگشت به فطرت است، این معنا را می‌توان از لغت «عید فطر» نیز دریافت، چراکه «عید» به معنای بازگشت و «فطر» به معنای «فطرت و طبیعت‏» است.

پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در روز عید فطر از منزل بیرون می‌آمد و تا رسیدن به مصلا با صدای بلند، شعار «لا اله الا الله‏» و «الله اکبر» سر می‌داد و حتی در میان خطبه‌ها و قبل و بعدازآن با صدای رسا این کلمات را تکرار می‌کرد.

مسلمانان در این روز در اثر یک ماه ضیافت و مهمانی خداوند به صفای باطن دست یافته و در حقیقت، شخصیت واقعی خویش را بازیافته‌اند. فطرت پاک انسان در طول سال در اثر غبارهای جهل و نادانی و غفلت به انواع گناهان و معصیت‌ها مبتلا، از حقیقت خود دور و درنتیجه دچار خود فراموشی و خدا فراموشی می‌گردد؛ اما با فرارسیدن ماه مبارک رمضان، انسان مسلمان در پرتو فضای معنوی آن ماه و تلاش‌های خویش به یک زندگی نوین دست می‌یابد که می‌توان آن را «بازگشت ‏به خویشتن‏» نامید.

در روز عید فطر گویی یک مسلمان از نو متولد می‌شود، چراکه طبق فرمایش حضرت علی (علیه‌السلام)، روزه‌داران در شب عید فطر از تمام آلودگی‌ها و پلیدی‌ها پاک شده‌اند و کمترین پاداش خود را که پاکی و پاکیزگی است دریافت نموده‌اند.

 

مراتب روزه‌داران در عید فطر

بدون تردید تک‌تک مسلمانان با فرارسیدن عید سعید فطر نوعی شادی و لذت درونی در خود احساس می‌کنند، اما استقبال مسلمانان از روز عید فطر یکنواخت و مساوی نیست؛ زیرا هر کس نسبت به معرفت و ایمان خود به این عید بزرگ و باعظمت نگریسته و از آن بهره می‌گیرد. زمینه‌ها، ذهنیت‌ها، مراتب ایمان و عوامل دیگری در نگرش و انگیزه افراد دخالت دارند.

تعظیم شعائر الهی یکی دیگر از ویژگی‌های عید سعید فطر است. شعار تکبیر و تهلیل و تحمید و تقدیس ازجمله اعمالی است که به روز عید جلوه خاصی می‌بخشد.

 

حل مشکلات اقتصادی و اجتماعی

در مورد ابعاد اقتصادی و اجتماعی عید فطر می‌توان به پرداخت زکات فطره به‌عنوان عاملی ارزشمند برای فقرزدایی، توسعه اقتصادی و حل مشکلات اجتماعی در جامعه اسلامی اشاره کرد. افزون بر این‌که در کنار کمک به فقرا، موارد مصرف دیگری نیز برای زکات فطره در اسلام منظور شده است که ازجمله آن‌ها احیای روحیه همیاری و تعاون، رسیدگی به وضع بهداشتی، درمانی و فرهنگی مسلمانان است.

از زکات فطره می‌توان قرض بدهکاران حقیقی و افرادی را که در راه معصیت و خلاف، بدهکار نشده‌اند را پرداخت کرد. در ساختن مسجد، مدرسه، پل‌ها و راه‌ها و بیمارستان‌ها و برطرف کردن سایر نیازهای مسلمانان نیز می‌توان از این بودجه مردمی استفاده کرد.

همچنین با این بودجه می‌توان باورهای دینی و اعتقادات مسلمانان ضعیف الایمان را تقویت کرده و کسانی را که در معرض شبهات و وسوسه‌های دشمنان قرار دارند یاری کرد.

مسلمانان با عمل به این موارد که با پرداخت زکات فطره انجام می‌شود، در حقیقت به بخشی از دعاهای ماه رمضان که در مدت یک ماه بعد از نماز زمزمه می‌کردند، در روز عید فطر جامه عمل می‌پوشانند.

گذشته از این‌ها، پرداخت زکات فطره که با نیّت عبادت و تقرب به خداوند متعال انجام می‌شود، نوعی بهره‌گیری از مادیات برای رسیدن به معنویات است.

مسلمانان در این روز در اثر یک ماه ضیافت و مهمانی خداوند به صفای باطن دست یافته و در حقیقت، شخصیت واقعی خویش را بازیافته‌اند. فطرت پاک انسان در طول سال در اثر غبارهای جهل و نادانی و غفلت به انواع گناهان و معصیت‌ها مبتلا، از حقیقت خود دور و درنتیجه دچار خود فراموشی و خدا فراموشی می‌گردد؛ اما با فرارسیدن ماه مبارک رمضان، انسان مسلمان در پرتو فضای معنوی آن ماه و تلاش‌های خویش به یک زندگی نوین دست می‌یابد که می‌توان آن را «بازگشت ‏به خویشتن‏» نامید.

بدین‌جهت گفته‌اند که قبول روزه موکول به پرداخت زکات فطره است، چراکه دادن زکات موجب جدایی از تعلقات مادی و هواهای دنیوی و نفسانی است و انسان مؤمن برای دوام فطرت الهی خویش و بازگشت به عهد فطری از هر آنچه رنگ تعلق دارد، باید رها و آزاد باشد و زنجیر مادیات را از پای خود برکَند تا سبک‌بال به‌سوی خداوند گام نهد.

 

تعظیم شعائر اسلامی

خداوند متعال می‌فرماید: «و من یعظم شعائر الله فانها من تقوی القلوب‏»؛ هر کس شعائر الهی را بزرگ دارد، این کار نشانه تقوای دل‌هاست.

تعظیم شعائر الهی یکی دیگر از ویژگی‌های عید سعید فطر است. شعار تکبیر و تهلیل و تحمید و تقدیس ازجمله اعمالی است که به روز عید جلوه خاصی می‌بخشد.

یک مسلمان باید از راه‌های مختلف ندای حیات‌بخش توحید را به گوش جهانیان برساند که یکی از آن راه‌ها بیان شعارهای مذهبی است.

پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در روز عید فطر از منزل بیرون می‌آمد و تا رسیدن به مصلا با صدای بلند، شعار «لا اله الا الله‏» و «الله اکبر» سر می‌داد و حتی در میان خطبه‌ها و قبل و بعدازآن با صدای رسا این کلمات را تکرار می‌کرد.

امیرمؤمنان (علیه‌السلام) با اشاره به روز عید می‌فرماید: «انما هو عید لمن قبل الله صیامه و شکر قیامه و کل یوم لا یعصی الله فهو عید؛ این عید کسی است که خدا روزه‏اش را پذیرفته، نماز او را ستوده و هر روز که خدا از نافرمانی نشود، آن روز عید است.»

 

تقویت وحدت مسلمانان

اجتماع روز عید فطر می‌تواند در پیوند و همدلی مسلمانان نقش‌آفرین باشد. آنان در گردهمایی روز عید فطر و قرار گرفتن در کنار هم از نظرات، مشکلات و گرفتاری‌های یکدیگر آگاه می‌شوند. در این گردهمایی بغض‌ها و کینه‌ها تبدیل به دوستی و همدلی می‌شود و مؤمنان در یک صف واحد احساس اتحاد و نزدیکی بیشتری به یکدیگر می‌کنند.

عید فطر از سویی حکایت از پیوند معنوی انسان با خدای خویش دارد و از سوی دیگر بیانگر ارتباط وی با هم‌کیشان خود است.

 

عید فطر و حرکت‌های سیاسی

در طول تاریخ، اجتماع روز عید فطر آن‌چنان مهم و تحول‌آفرین بوده که رهبران سیاسی نیز از آن بهره گرفته‌اند. در این مورد می‌توان از حرکت سیاسی ابومسلم خراسانی و شورش وی علیه دستگاه خلافت بنی‌امیه نام برد. وی به سلیمان بن کثیر دستور داد به اقامه نماز عید فطر و ایراد خطبه علیه امویان بپردازد.

سلیمان نیز انقلاب و شورش علیه سلطنت اموی را در خطبه نماز عید فطر اعلام کرد. به‌این‌ترتیب آنان در سال 129 قمری در روز عید فطر در شهرهای ماوراءالنهر به پا خاسته، قیام خود را اعلام و در مدت کوتاهی سلسله بنی‌امیه را منقرض کردند.

 

صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت

در معارف اسلامی هر روزی که در آن گناه صورت نگیرد عید است; امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرماید: «کل یوم لا یعصی الله فیه فهو یوم عید». هر روزی که در آن گناه نشود آن روز برای انسان عید است «اما در طول سال چند عید وجود دارد که از ویژگی خاصی برخوردارند مهم‌ترین آن‌ها عید فطر و عید قربان است این دو عید آثار و برکات زیادی دارد به‌ویژه برای کسانی که یک ماه روزه گرفته و به عبادت پرداخته‌اند و نیز کسانی که عید قربان توفیق حضور در خانه خدا را داشته‌اند. روز ولادت پیامبر اسلام و ائمه اطهار (علیهم‌السلام) نیز از عیدهای اسلامی به شمار می‌آید.

با استفاده از بیانات عارف کامل و عالم عامل میرزا جواد ملکی تبریزی در کتاب ارزشمند «المراقبات» پیرامون عید فطر سخن می‌گوییم. بحث دراین‌باره را در چند محور پی می‌گیریم:

 

 1- عید چیست و چه روزی است؟

 ایشان دراین‌باره چنین می‌گوید:

 «عید روزی است که خداوند آن را از میان دیگر روزها برگزیده و ویژه هدیه بخشیدن و جایزه دادن به بندگان خویش ساخته است و آنان را اجازه داده است تا در این روز در حضرت او گرد آیند، بر خان کرم او بنشینند، ادب بندگی به‌جای آرند، چشم امید به درگاه او دوزند و از خطاهای خویش پوزش خواهند…»

 

 2- عید و انواع روزه‌داران

 آن بزرگوار روزه‌داران در ماه مبارک رمضان را پنج گروه می‌داند که به‌تبع آن کسانی را که در روز عید گرد می‌آیند نیز به پنج گروه تقسیم کرده است:

«ماه رمضان میدان مسابقه‌ای است که خداوند برای بندگانش فراهم کرده تا در آن به مسابقه عبودیت و بندگی پردازند و در روز عید برای دریافت جایزه و پاداش نزد او گرد آیند و همان‌گونه که در پایان هر مسابقه‌ای شرکت‌کنندگان در چند گروه جای می‌گیرند روزه‌دارانی که در روز عید گرد می‌آیند نیز چند گروه‌اند:

 1- گروهی که روزه را تنها پرهیز از خوردن و آشامیدن می‌دانسته و به همین بسنده می‌کرده‌اند و آن را خدمت و طاعت و بلکه منت می‌پنداشته‌اند و با دروغ و یاوه و تهمت و … روزه خویش می‌شکسته‌اند. چون روزه این گروه موردپسند خدا نیست; ازاین‌رو اینان را از عید بهره چندانی نیست، مگر اینکه از روی حسن ظن به رحمت خدا عید گیرند که در این صورت بعید نیست که خداوند به هنگام بخشش جایزه‌ها آنان را نیز زیر پوشش کرم خویش جای دهد.

 2- گروهی که دریافته بودند که روزه چون دیگر تکالیف منتی است که خداوند بر بندگان خود نهاده است و دانسته بودند که روزه آنگاه روزه است که افزون بر پرهیز از خوردن و آشامیدن با پرهیز از گناه و ناروایی نیز همراه باشد بااین‌همه گاهی اعضای خویش را پاس نداشته و با ترس و امید و خوف‌ورجا برخی از نارواها را انجام داده‌اند و مستحبات را نیز گاه که نشاطی داشته‌اند به‌جای آورده‌اند و هرگاه نشاطی نداشته‌اند رها ساخته‌اند.

 برای اینکه در روز عید به ثواب و جزای اعمال ماه مبارک رمضان نائل آییم لازم است در شب عید اعمالی را انجام دهیم تا مورد لطف خداوند در روز عید قرار بگیریم.

 اینان با حالتی آمیخته از خوف و خجالت و امید در عید گرد آمده‌اند. اینان‌اند که خداوند به بخشش و بخشایش و تبدیل سیئات به حسنات بشارتشان داده و بر عبادت و طاعتشان بیش ازآنچه چشم دارند; ثواب و جایزه خواهد داد.

 3- گروهی که روزه گرفته‌اند اما از سر عادت و از روی غفلت و در ماه رمضان نیز چون دیگر ماه‌ها از غفلت و معصیت پرهیز نداشته‌اند و همان‌گونه که روزه‌شان از روی عادت بوده از روی عادت برای عید نیز آمده‌اند. کار اینان را باید به خدا وانهاد. شاید به دلیل حضورشان در عید و یا به طفیل اعمال نیک و ارجمند دیگر، خدای بر آنان رحمت آرد و از بخشش و بخشایش خویش بی‌بهره‌شان نسازد و شاید بدکاری‌شان آن‌ها را از رحمت خدا دور دارد و خسران و زیان نصیبشان شود.

 4- گروهی که فرمان خدا به روزه و عبادت را با گوش جان شنیده‌اند و برای انجام درست و شایسته آن تمام تلاش خویش را به کار گرفته‌اند و تنها به انجام پاره‌ای از عبادات و اعمال ماه خشنود نشده‌اند و برای دستیابی به همه آن‌ها از هیچ کوششی دریغ نکرده‌اند بااین‌همه این ترس و نگرانی را داشته‌اند که مبادا در ادای وظیفه شکر، کوتاهی کرده باشند.

 اینان آنان‌اند که خداوند عبادت و عملشان را می‌پذیرد; تلاش و کوشششان را ارج می‌نهد; با انواع کرامات و عنایات پاداششان می‌دهد و با افزون سازی هدیه‌ها و بخشش‌ها گرامی‌شان می‌دارد.

 5- گروهی که لذت دعوت خدا چنان سرمستشان ساخت که رنج گرسنگی و بیداری را از یاد بردند و ندای خدای را عاشقانه و مستانه پذیرا شدند و دعوت او را از روی شوق و شکر و از ژرفای جان‌ودل پاسخ دادند، با ایثارگری و جانبازی حجاب‌ها از میان برداشتند، با نزدیکی به خدا به مراد خویش رسیدند و خود را در خدا فانی کردند. اینان‌اند که خداوند به زیبایی و زیبندگی می‌پذیردشان به خویش نزدیک می‌سازد و از جام وصال می‌نوشاندشان» (2)

 

درسی از امام صادق (علیه‌السلام)

از آموزنده‌ترین فرازهای زندگی امام صادق (علیه‌السلام) حادثه‌ای شنیدنی است که در عید فطر اتّفاق افتاد ماجرا ازاین‌قرار بود که ابوالعباس سفاح، اولین خلیفه عباسی در هنگام خلافت خویش در بغداد، روزی امام صادق (علیه‌السلام) را به مرکز خلافت خود احضار کرد. او به دنبال فرصتی می‌گشت تا آن حضرت را به شهادت برساند تا این‌که وی آخرین روز ماه مبارک رمضان را عید فطر اعلام کرد. آن روز هنگامی‌که حضرت صادق (علیه‌السلام) در منطقه حیره بر او وارد شد خلیفه از او پرسید: ای اباعبدالله! نظر تو راجع به روزه امروز چیست؟ امام صادق با بهره‌گیری از آیه تقیه که می‌فرماید: «لا یتّخذ المؤمنون الکافرین اولیاء من دون المؤمنین و من یفعل ذلک فلیس من الله فی شی‌ءٍ الّا ان تتّقوا منهم تقیهً و یحذّرکم الله نفسه و الی الله المصیر؛ افراد باایمان نباید به‌جای مؤمنان، کافران را به دوستی بگیرند و هر کس چنین کند، هیچ رابطه‌ای باخدا ندارد مگر این‌که از آنان به‌نوعی تقیه کنید و خداوند شما را از عقوبت خود بر حذر می‌دارد و بازگشت همه به‌سوی خداست.» و با پیروی از اجداد طاهرین خویش تقیه نموده و به سفاح فرمود: این مربوط به پیشوای مردم است، تو اگر روزه بگیری، من هم روزه می‌گیرم و اگر افطار کنی من هم افطار خواهم کرد. در این هنگام سفاح به غلام خود دستور داد تا سفره غذا را بچیند و امام صادق (علیه‌السلام) به همراه او غذا خورده و روزه‌اش را شکست بااینکه مطمئناً می‌دانست آن روز از ماه رمضان است و عید فطر نیست. آن حضرت در توضیح عمل خویش به یاران نزدیکش فرمود: «والله انّه یومٌ من شهر رمضان فکان افطاری یوماً و قضاؤه ایسر علی من ان یضرب عنقی ولا یعبدالله؛ به خدا سوگند آن روز از ماه رمضان بود و یک روز شکستن روزه ماه رمضان (به خاطر تقیه و حفظ دین) و ادای قضای آن برای من آسان تر از این است که کشته شوم و خدا عبادت نشود.»

حضرت صادق (علیه‌السلام) با این تدبیر الهی توطئه خلیفه ستمگر را خنثی نموده و به شیعیان درسی دیگر آموخت. آن حضرت در این روایت ضمن تأکید بر اصل قرآنی تقیه، به فلسفه آن نیز اشاره می‌فرماید که تقیه برای حفظ دین است نه برای حفظ زندگی افراد.

و اضافه می‌کند که اگر من به خاطر حادثه‌ای کوچک کشته شوم دین الهی از میان رفته و عبادت و اطاعت از خداوند متعال به فراموشی سپرده خواهد شد.