معارف قرآن
  • 5742
  • 121 مرتبه
توکل (معارف قرآنی)

توکل (معارف قرآنی)

1398/11/30 11:14:36 ق.ظ

توکل بر خدا یکی از ارکان ایمان و لازمهٔ توحید افعالی است، اعتماد و توکل انسان بر خداوند، از معرفت به ربوبیت خداوند ناشی می‌شود؛ زیرا اگر انسان خداوند را مالک و صاحب‌اختیار و کسی که هستی‌اش در دست اوست بشناسد دیگر نیازی نمی‌بیند سراغ دیگری برود و دست نیاز به‌سوی او دراز کند.

اگر باورهای قلبی انسان به آن حد برسد که دریابد خدا بهترین تکیه‌گاه و وکیل‌هاست و اوست که جامع اوصاف وکیل خوب است و از طرفی به ضعف، عجز و محتاج بودن ما‌سوی‌الله پی ببرد و به این باور برسد که همه‌چیزها و هرچه دارند از اوست، در این حالت است که بر کسی جز او دل نمی‌بندد و فقط بر او تکیه می‌کند و بس.

توکل اعتدال بخش زندگی انسان است و متوکل محبوب خداوند تبارک‌وتعالی می‌باشد.


توکل به خدا یعنی چه؟

راغب اصفهانی در مورد معنی توکل می‌فرماید: اگر کلمه توکل با «لام» همراه باشد به معنی عهده‌دار شدن سرپرستی است مثلاً «توکلت لفلان» یعنی من عهده‌دار سرپرستی فلانی شدم و اگر با علی بیاید به معنی اعتماد کردن می‌باشد مثل توکلت علی فلان یعنی اعتماد کردم بر فلانی. در روایتی آمده است پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله) از جبرئیل می‌پرسند: توکل بر خدای عزوجل چیست؟ جبرئیل عرض کرد: علم داشتن به اینکه مخلوق نه زیانی می‌رساند و نه سودی می‌بخشد و نه می‌دهد و نه بازمی‌دارد و به کار گرفتن یأس از خلق یعنی آن یأس باطنی و ناامیدی را که نسبت به مردم دارد در عمل و خارج نشان می‌دهد، پس هرگاه بنده چنان باشد برای احدی غیر از خدا کار نمی‌کند و جز به خدا امید ندارد و از غیر او ترسی ندارد و در احدی غیر از خدا طمع ندارد این همان توکل است در تمام این نمونه‌ها توکل به معنای لازم آن گرفته شده است، مثلاً وقتی انسان علم دارد که مخلوق نه ضرری می‌رساند و نه سودی می‌بخشد پس فقط بر خدای تعالی اعتماد داشته و کارش را به او واگذار می‌کند. پس توکل بر خدا یعنی اعتماد کردن بر خدای تعالی و واگذار کردن کار به او و تسلیم اراده و مشیت او بودن و هیچ‌گونه اعتماد و تکیه نداشتن و استقلال ندادن به اسباب غیر از مسبب‌الاسباب یعنی حضرت حق‌تعالی. البته واضح است که معنای توکل آن نیست که انسان به دنبال اسباب کار نرود زیرا تمامی کارها با اسباب انجام می‌گیرند ولی فقط باید بداند که اسباب از خود چیزی نداشته و هرگز مستقل نمی‌باشند و تنها تکیه‌گاه خدای تعالی می‌باشد.

 

مراحل توکل

توکل را به‌طورکلی می‌توان بر سه قسم تقسیم کرد:

 

1. توکل زبانی:

توکلی که فقط با زبان گفته می‌شود، این توکل از ارزش معنوی برخوردار نیست.

 

2. توکل اعتقادی:

توکلی که ناشی از این اعتقاد است که واقعاً همه‌کاره خداوند تبارک‌وتعالی است و او تکیه‌گاه همه‌چیز و همه‌کس است با توجه به این اعتقاد توکل بر خدای تعالی می‌شود و سپس بر کاری اقدام می‌گردد این توکل از ارزش معنوی برخوردار است که اکثر مسلمان‌ها می‌توانند با توجه به این مرحله توکل کارهای خود را آغاز کنند.

 

3. توکل قلبی:

توکلی که از حالات بلکه از ملکات فاضله نفس انسانی حاصل گشته است و شاید حدیث شریف زیر به این مرحله عالی از توکل اشاره داشته باشد: علی بن سوئد می‌گوید: از امام موسی بن جعفر (علیه‌السلام) درباره آیه شریفه «و من یتوکل علی الله فهو حسبه» (سوره طلاق، آیه 3) هر کس بر خدا توکل کند خدا او را بس است پرسیدم حضرت فرمود: توکل بر خدا دارای درجاتی است ازجمله اینکه در تمام کارهایت بر خدا توکل کن و هرچه خدا با تو انجام داد (و اراده حکمت آمیزش بر هر چه تعلق گرفت) راضی باش و علم و یقین داشته باش که او از هیچ خیر و فضلی دریغ نکند و نیز علم و یقین داشته باش که حکم و فرمان با اوست پس با واگذاری کار به خدا، بر او توکل کن و به او در کارهای خود و کارهای غیر خود، وثوق (اطمینان و آرامش) داشته باش. در این حدیث به دو مقام بلند معنوی که از ارکان ایمان هم هستند اشاره شده است:

1. مقام رضا

2. مقام تفویض

توکل قسم اول از آن منافقین است زیرا صرفاً توکل زبانی است و باطن بدان اعتقادی ندارد توکل قسم دوم بهره عامه مسلمانان است. توکل قسم سوم ویژه مؤمنان واقعی است که دستیابی به آن بسیار مشکل و در درازمدت می‌باشد و هر کس به این مقام و مرحله سوم رسید متوکل واقعی می‌باشد.

 

دستاورد توکل

توکل ثمرات زیادی دارد که پاره‌ای از آن‌ها عبارت‌اند از:

 

1. قوت قلب:

امام علی (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «اصل قوه القلب التوکل علی الله». ریشه قوت قلب توکل بر خداست و این ثمره بلندی است که انسانی چنین از صلابت و استقامت در کارها برخوردار است.

 

2. قوت ایمان:

امام رضا (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «من احب ان یکون اقوی الناس فلیتوکل علی الله» هر کس دوست دارد قوی‌ترین مردم باشد پس باید بر خدا توکل کند. بنابراین هر کس توکل بیشتری داشته باشد از قوت ایمان بیشتری برخوردار است بزرگی این ثمره هم بر کسی پوشیده نیست.

 

3. رام شدن دشواری‌ها و آسان گشتن اسباب:

امام علی (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «من توکل علی الله ذلت له الصعاب و تسهلت علیه الاسباب»، هر کس بر خدا توکل کند سختی‌ها برایش رام و اسباب و علل در مقابلش آسان می‌گردد.

 

4. شکست‌ناپذیری:

امام محمدباقر (علیه‌السلام) می‌فرماید: «من توکل علی الله لا یغلب ومن اعتصم بالله لا یهزم»؛ هر کس بر خدا توکل کند مغلوب نمی‌گردد و هر کس به خدا چنگ زند شکست نمی‌خورد.

 

آثار و پیامدهای تکیه بر غیر خدا عبارت‌اند از:

1. موجب آن می‌شود که آن‌کس بت ما محسوب شود.

2. خداوند انسان را به همان کس واگذارد و از راه راست منحرف گشته و بدون راهنما پیش رود.

3. خداوند دست او را از اسباب آسمان کوتاه کرده و زمین را از زیر پایش فروکشد.

4. مبغوض‌ترین مردم در پیشگاه خدا باشد.

5. سر بار دیگران شود و این‌چنین فردی بدترین مردم است.

6. در اکثر اوقات یاس و ناامیدی ایجاد می‌کند.

7. ارزش و موقعیت انسان را از او سلب می‌کند.

8. باعث ضعف و ناتوانی جامعه و از دست دادن استقلال و خودکفایی، شکست و ناکامی و ضعف جوامع اسلامی می‌شود.

9. حس بی‌نیازی از دیگران و استقلال را سلب می‌کند.

10. اگر این وابستگی به ظالمان و ستمگران باشد، نتیجه‌اش وابستگی به ظلم آن‌ها و شرکت در برنامه‌های آن‌ها خواهد بود.

آنچه باعث تکیه بر غیر خدا می‌شود عبارت‌اند از: ضعف یقین، ضعف دل و بیماری آن، تطیر، دل‌بستگی به دنیا و تکیه بر عقل و تکیه به نیروی خود.

با توجه به آنچه در مورد حد توکل، حقیقت و آثار و... آن گفته شد و با تأمل و تفکر در مفهوم توکل، امید آن می‌رود تا در سیر الی الله، اولاً با توکل بر خدا و ثانیاً با تلاش و جدیت گامی در جهت رسیدن به این صفت و مقام بسیار بالای اخلاقی برداشته و از آثار و پیامدهای بسیار زیاد آن‌ها بهره‌مند گردیم.

 

 

منبع: ماهنامه اشارت

اخبار مرتبط