تعداد پیامبران الهی را 124 هزار نفر دانستهاند. در حدیثی از امام رضا (علیهالسلام) چنین آمده که پیامبر اسلام فرمود: خداوند 124 هزار پیامبر آفرید که من از همه آنها نزد خداوند گرامیترم اما بااینحال فخر و مباهات نمیکنم.
پیامبرانی که نام آنها نزد خداوند گرامیترم، اما بااینحال فخر و مباهات نمیکنم.
پیامبرانی که نام آنها در قرآن بهصراحت آمده، 26 نفرند: آدم، ادریس، نوح، هود، صالح، ابراهیم، اسماعیل، اسحاق، لوط، یعقوب، یوسف، شعیب، موسی، هارون، داود، سلیمان، ایوب، یونس، زکریا، یحیی، عیسی، الیاس، الیسع، ذولکفل، عزیر و محمد.
برخی از مفسران معتقدند: «اسماعیل صادق الوعد» که در قرآن بدان اشاره شده، غیر از اسماعیل فرزند ابراهیم است و او را اسماعیل فرزند حزقیل و یکی از پیامبران بنیاسرائیل دانستهاند. بر این اساس، تعداد پیامبرانی که نامشان در قرآن آمده، 27 نفر است.
اما پیامبران دیگری نیز هستند که در قرآن به آنها اشارتی شده، بیآنکه بهصراحت نامی از آنها آمده باشد؛ مانند اشموئیل که در قرآن با عبارت «وَ قالَ لَهُم نَبِیُّهُم» (سوره بقره، آیه 248)، ارمیا با عبارت «أَو کَالَّذی مَرَّ عَلی قَریَةٍ» (سوره بقره، آیه 259. درصورتیکه این آیه درباره ارمیا باشد.)، یوشع (چنان چه یوشع را از پیامبران بدانیم.) با عبارت «وَ إذ قال موسی لِفَتاه» (سوره کهف، آیه 60) و خضر نیز با عبارت «فَوَجَدا عَبداً مِن عِبادِنا» (سوره کهف، آیه 65) بدانها اشاره شده است.
همچنین است اسباط بنیاسرائیل که از بزرگان قبایل این قوم بودهاند و در سوره نساء تصریح شده که به آنها وحی نازل گشته است:
وَ أَوْحَینَا إِلَی إِبْرَاهِیمَ وَ إِسْمَاعِیلَ وَ إِسْحَاقَ وَ یعْقُوبَ وَ الْأَسْبَاطِ ... .
(سوره نساء، آیه 163)
اگر در میان برادران یوسف نیز پیامبرانی وجود داشته، در سوره یوسف بهکرات به وضع آنها اشاره رفته است. (تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، ج 20، ص 185) در سوره انعام نام 23 تن از پیامبران الهی ذکر شده است:
وَ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَ یعْقُوبَ کُلاًّ هَدَینَا وَ نُوحاً هَدَینَا مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ ذُرِّیتِهِ دَاوُدَ وَ سُلَیمَانَ وَ أَیوبَ وَ یوسُفَ وَ مُوسَی وَ هَارُونَ وَ کَذٰلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ * وَ زَکَرِیا وَ یحْیی وَ عِیسَی وَ إِلْیاسَ کُلٌّ مِنَ الصَّالِحِینَ * وَ إِسْمَاعِیلَ وَ الْیسَعَ وَ یونُسَ وَ لُوطاً وَ کلاًّ فَضَّلْنَا عَلَی الْعَالَمِینَ؛
(سوره انعام، آیات 84- 86)
و به او (= ابراهیم) اسحاق و یعقوب را بخشیدیم و همه را به راه راست درآوردیم و نوح را از پیش راه نمودیم و از نسل او داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون را (هدایت کردیم) و اینگونه، نیکوکاران را پاداش میدهیم؛ و زکریا و یحیی و عیسی و الیاس را که همه از شایستگان بودند و اسماعیل و یسع و یونس و لوط که جملگی را بر جهانیان برتری دادیم.
در اینکه چرا نام این پیامبران در سه گروه و در سه آیه بیان شده است، بعضی از مفسران احتمال دادهاند که گروه اول؛ یعنی «داود، سلیمان، ایوب، یوسف، موسی و هارون» از پیامبرانی بودهاند که علاوه بر مقام نبوت و رسالت حکومت و زمامداری نیز داشتهاند و شاید جمله «وَ کَذلِکَ نَجزِی المُحسِنینَ» که بعد از ذکر نام اینها آمده است، به خاطر نیکیهای فراوانی بوده که در دوران حکومت خود بر مردم کردهاند.
اما گروه دو؛ یعنی «زکریا، یحیی، عیسی و الیاس» از پیامبرانی بودهاند که در زهد و بیاعتنایی به دنیا- علاوه بر مقام نبوت و رسالت- نمونه بودند و جمله «کُلُّ مِنَ الصّالِحینَ» بعد از ذکر نام آنها میتواند اشاره به همین حقیقت بوده باشد.
گروه سوم، یعنی «اسماعیل، الیسع، یونس و لوط» این امتیاز را داشتند که دست به مهاجرت دامنهداری زدند و برای تحکیم آیین خدا برنامه هجرت را عملی ساخته و ذکر جمله «کُلّاًَ فَضَّلنا عَلَی العالَمینَ» نیز می تواند به همین سیر آنها در جهان و در میان اقوام مختلف اشاره داشته باشد. (تفسیر نمونه، ج 5، ص 330)
نگاهی به پیامبران در قرآن
برای آشنایی اجمالی با پیامبرانی که نامشان در قرآن کریم آمده است، اما در این کتاب موردبحث اصلی قرار نگرفتهاند، در ادامه به معرفی مختصر ایشان میپردازیم:
حضرت آدم (علیهالسلام)
نخستین حلقه از سلسله پیامبران، آدم ابوالبشر (علیهالسلام) است که ریشه انسان کنونی به شمار میرود و آنچه با نام انسان خوانده و نامیده میشود، بدو منتهی میگردد.
ازاینرو، او خود نخستین پیامبر و نیز نخستین بشر است.
نام مبارک آن حضرت 25 بار در قرآن بازآمده است. سرگذشت او بهطور گسترده در سورههای بقره، اعراف، حجر، اسراء، کهف و طه آمده است. مجموع محورهایی که در قرآن درباره زندگی حضرت آدم (علیهالسلام) از آغاز آفرینش تا هبوط به زمین مطرح گردیده، بدین شرح است: آفرینش انسان، خلیفه و جانشین خدا بودن در زمین، تعلیم اسماء به آدم، مسجود فرشتگان قرار گرفتن، سکونت در بهشت و نهی شدن از خوردن درختی خاص، هبوط به زمین و سرنوشت فرزندان او.
حضرت ادریس (علیهالسلام)
ادریس سومین پیامبر پس از آدم و شیث است. او نخستین کسی است که با قلم نوشت، ازاینرو وی را آموزگار خط دانستهاند. قرآن از او بهعنوان پیامبری بسیار راستگو و دارای منزلت بلند و رفیع (سوره مریم، آیات 56- 57) یاد میکند. نام آن حضرت دو بار در قرآن آمده است.
حضرت هود (علیهالسلام)
قرآن کریم تنها کتاب آسمانی است که درباره حضرت هود و صالح (علیهالسلام) و قوم آنان سخن به میان آورده است. حضرت هود (علیهالسلام) با هفت واسطه به نوح (علیهالسلام) میرسد (تاریخ یعقوبی، ج 1، ص 22). نام ایشان هفت بار در قرآن آمده است. آن حضرت برای هدایت قوم عاد برانگیخته شد.
قوم عاد در سرزمین «احقاف» (احقاف به معنای ریگستان است. چهل و ششمین سوره قرآن نیز بدون نام میباشد.) در شمال حضرموت و شرق عمان - که در شمال آن «ربع الخالی» قرار داشت – زندگی میکردند. آنان افرادی قوی و نیرومند بودند. گواه این سخن، قصرهای بلند آنان همراه با ستونهای مرتفع بود که تا آن روز در جایی دیگر مانند آن ساخته نشده بود. این قوم از نعمتهای فراوانی چون چهارپایان و چشمهسارها، باغهای مصفا و سرسبز و خرم برخوردار بودند (سوره شعراء، آیات 133- 134). زندگی در منطقهای ریگزاری مشرف به دریا و داشتن آبهای زیرزمینی و خاک حاصلخیز، همراه با توانایی جسمی و قدرت مالی، شرایط بسیار خوبی را برای آنان فراهم آورده بود، اما آنان بهجای سپاسگزاری از اینهمه نعمت، به کفران آن برخاستند و با پیامبر خود حضرت هود (علیهالسلام) که از میان آنان برخاسته بود، به مجادله پرداخته، پیوسته سخنان قوم را تکرار میکردند تا اینکه عذاب لهی بر آنان فروبارید: این قوم سرکش با وزیدن بادی کشنده – که هفت شب و هشت روز به طول انجامید (سوره حاقه، آیه 7)- به هلاکت رسیدند و اجسادشان بر روی زمین بسان نخلهای خشکیده و واژگون نقش بر زمین شد (برای آگاهی بیشتر درباره کیفیت عذاب این قوم بنگرید به: سورههای احقاف، آیات 24- 25؛ فصلت، آیات 13 و 16؛ قمر، آیه 19؛ ذاریات، آیات 41- 42 و مؤمنون، آیه 41). قرآن در همین باره میفرماید:
عادیان به تکذیب پرداختند. پس چگونه بود عذاب من و هشدارها (ی من)؟ ما بر (سرِ) آنان در روز شومی، بهطور مداوم، تندبادی توفنده فرستادیم، (که) مردم را از جا میکند؛ گویی تنههای نخلی بودند که ریشهکن شده بودند. (سوره قمر، آیات 18- 20)
منبع: معجزات آسمانی در قرآن کریم، علیرضا کمالی