معارف قرآن
  • 5835
  • 193 مرتبه
نکاتی جالب و حیرت‌انگیز در مورد بسم‌الله

نکاتی جالب و حیرت‌انگیز در مورد بسم‌الله

1398/11/30 01:21:39 ب.ظ

خدای متعال برای اینکه به انسان‌ها بیاموزد که کار را به نام خدا آغاز کنند هم سوره‌های قرآن و هم ابتدای قرآن را با «بسم الله الرحمن الرحیم» آغاز کرده است و رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌واله) نیز در حدیثی فرمود «هر کاری که به نام خدا شروع نشود ابتر است.»

کتاب مقدس قرآن مجموعه‌ای از سخن الهی است که در مدت 23 سال به‌وسیله امین وحی جبرائیل بر قلب نازنین پیشوای گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی (صلی‌الله‌علیه‌واله) نازل گردید که در طول حیات مبارک پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌واله) و زندگی ائمه اطهار (علیهم‌السلام) تفسیر برخی از آیات قرآن از زبان مبارک این بزرگواران بیان شد، اما بسیاری از آیات قرآن توسط مفسران و علمای اسلام بر اساس روایات اسلامی تفسیر شد که نتیجه این تلاش‌ها تاکنون نگارش صدها کتاب تفسیری بوده است.

گروه دین و اندیشه خبرگزاری مهر، در نظر دارد هر هفته با استفاده از تفاسیر قرآن به‌ویژه تفسیر آیت‌الله جوادی آملی نکات کلیدی و راهگشای هر سوره از قرآن را از ابتدای سوره فاتحة الکتاب به دوستداران قرآن ارائه دهد که نخستین شماره از این گزارش به آیه «بسم الله الرحمن الرحیم» می‌پردازد:

 

بسم الله الرحمن الرحیم

جمله بسم الله الرحمن الرحیم 114 بار بر پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌واله) نازل شده است؛ در 113 سوره به‌عنوان سرفصل آمده و ازآنجاکه اول سورهٔ برائت بسم‌الله نازل نشده و در سورهٔ نمل علاوه بر ابتدای سوره، در آیه «إنّه من سلیمان و إنّه بسم الله الرحمن الرحیم» نیز این جمله مبارکه آمده است مجموعاً 114 مرتبه می‌شود.

«بسم الله الرحمن الرحیم» جزء سوره حمد و دیگر سوره‌های قرآن به شمار می‌رود -الا سوره توبه- و اگر کسی سوره حمد را در نماز یا غیر نماز، واجب شد که بخواند، اگر این آیهٔ بسم‌الله را نخواند سوره را ناقص خوانده، چراکه این آیه جزء سورهٔ فاتحة الکتاب است.

بنا بر روایتی، احتمالاً برای اولین بار، سلمان فارسی به درخواست ایرانیان ترجمه سوره حمد و «بسم الله الرحمن الرحیم» را انجام داد که در آن ترجمه «بسم الله ...» «به نام یزدان بخشاونده» آمده و در ترجمه تفسیر طبری که مترجم آن ناشناس است، به‌صورت «به نام خدای مهربان بخشاینده» ذکر شده و تا زمان حاضر با اندک تفاوتی به‌صورت «به نام خداوند بخشنده مهربان» باقی مانده است.

عبارت «بسم الله الرحمن الرحیم» نخستین عبارت قرآن است که در اول سوره علق (اقرا) بر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌واله) نازل شد و در احادیث شیعی این عبارت سرآغاز قرآن معرفی شده است. از روایتی که کلینی از امام صادق (علیه‌السلام) نقل می‌کند، آغاز همه کتب آسمانی «بسم الله الرحمن الرحیم» بوده است. این عبارت در ابتدای تمام سوره‌های قرآن، جز سوره برائت (توبه) آمده است. همچنین سوگند دادن خدا به «بسم الله الرحمن الرحیم»، در برخی ادعیه، حاکی از ارزش این آیه است.

 

ارتباط محتوای «بسم الله» با مضمون هر سوره

بر اساس نظر اکثر مفسران هر باری که «بسم الله الرحمن الرحیم» نازل می‌شد معنای جدید و مصداق تازه‌ای را در برداشت به این معنی که محتوای بسم‌الله آن سوره با مضمون آن سوره در ارتباط است. چون مضمون سور فرق می‌کند، مضمون این بسم‌الله‌ها هم فرق خواهد کرد و پایان هر سوره با نازل شدن بسم‌الله مشخص می‌شد.

 

ادب الهی در شروع کار/ نافرجام بودن هر کاری که با نام خدا آغاز نشود

خدای متعال برای اینکه به انسان‌ها بیاموزد که کار را به نام خدا آغاز کنند هم سوره‌های قرآن و هم ابتدای قرآن را با «بسم الله الرحمن الرحیم» آغاز کرده و علمای فریقین (شیعه و سنی) از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌واله) نقل کرده‌اند «کل امر ذی بال لم یبدأ فیه ببسم الله فهو ابتر» یعنی «هر کاری که به نام خدا شروع نشود ابتر است»؛ بنابراین اگر انسان کاری را به نام خدا شروع نکند، هرگز به مقصد نمی‌رسد.

 

عبادتی که با نام خدا شروع نشود هم ابتر است

خدای سبحان با آغاز سوره فاتحة الکتاب به بسم‌الله به ما آموخت که این حمد و عبادت خدا را نیز به نام خدا آغاز کنید تا به مقصد برسید. معلوم می‌شود اگر عبادت هم به نام خدا نباشد ابتر است چون حسن فعلی دارد ولی ارتباط را انسان حفظ نکرده است. هر چه به نام خدا نباشد، او هالک است زیرا چیزی که به نام خدا نباشد لاشیء است به‌صورت شیء. بقاء فقط از آن خداست و کاری که برای وجه الله نباشد پایدار نیست.

امام صادق (علیه‌السلام) در روایتی از بسم‌الله به‌عنوان کلید درهای طاعت یاد کرده و می‌فرماید: درهای گناهان را با استعاذه (پناه بردن به خدا) ببندید و درهای طاعت را با بسم‌الله گفتن بگشایید. همچنین امام صادق (علیه‌السلام) در حدیثی فرمودند: هرگاه یکی از شما وضو بگیرد و بسم الله الرحمن الرحیم نگوید، شیطان در آن شریک است و اگر غذا بخورد و آب بنوشد یا لباس بپوشد و هر کاری که باید نام خدا را بر آن جاری سازد، انجام دهد و چنین نکند، شیطان در آن شریک است.

 

نزدیکی «بسم الله» به اسم اعظم/ اسم اعظم از سنخ لفظ و مفهوم نیست

بر اساس روایات اسلامی «اسم اعظم» به بسم‌الله به‌قدری نزدیک است که سیاهی و سفیدی چشم به هم نزدیک هستند. اسم اعظم از سنخ لفظ و مفهوم و یا صورتی ذهنی نیست؛ که اگر کسی این کلمات را یاد گرفت بتواند مرده‌ای را زنده کند و مانند آن. اسم اعظم مقام است جزء درجات اولیای الهی است که اگر روح به آن درجه ولایت رسید،‌ این کلمات را بر زبان جاری کند آن اثر را خواهد داشت. لذا اولیای الهی با «بسم الله الرحمن الرحیم» کار می‌کردند.

همان‌طوری که خدای سبحان هر چه را که بخواهد با «کن» انجام می‌دهد، بنده‌ی آن مولی هم به اذن آن مولی، هر چه را بخواهد با بسم‌الله انجام می‌دهد. نمونه‌اش را قرآن در جریان نوح بیان کرده است که «بسم الله مجریها و مرسیها» جریان نوح را که قرآن کریم طرح می‌کند می‌فرماید او که مسلط بر این طوفان سهمگین بود، کشتی را با نام خدا حرکت می‌داد و با نام خدا آرام می‌کرد و یا سیر و سکون این کشتی با نام خدا بود.

آنکه عبد کامل است به اذن خدا از «بسم الله» کاری می‌گیرد که مولای او از «کن» کاری را می‌گرفت. چون این عبد به‌جایی رسیده است چیزی نمی‌خواهد مگر اینکه خدا بخواهد. لذا گفتند «بسم الله الرحمن الرحیم به اسم اعظم آنقدر نزدیک است که سیاهی چشم به سفیدی چشم نزدیک است»

آیت‌الله جوادی آملی دراین‌باره می‌گوید: اسم اعظم مفهوم نیست که با علم حصولی و وجود ذهنی اثر کند. اسم اعظم حرف نیست که با حرف کسی مرده را زنده کند یا با حرف کسی بر دریا مسلط بشود، کشتی را با حرف براند. این‌چنین نیست. عالم نه با حرف اداره می‌شود، نه با مفهوم ذهنی. عالم با آن مقام انسانی اداره می‌شود.

اگر بسم‌الله همراه آن مقام بود، از جان یک موحدی «بسم الله» نشئت گرفت، یک موحد کامل گفت «بسم الله الرحمن الرحیم» این است که از اسم اعظم سهمی دارد و می‌تواند بر عالم به اذن آفریدگار عالم اثر بگذارد و مسلط بشود. وگرنه اسم اعظم یک‌کلمه‌ای باشد انسان در بین کلمات جستجو کند آن‌ها را بخواند و بدمد و مرده‌ای را زنده کند این افسانه است. یا اسم اعظم یک مفهومی باشد که هرکسی که این مفهوم را به خاطر سپرد، درخت پژمرده را سرسبز کند، این قصه است.

عالم که با مفهوم و با لفظ نمی‌گردد. عالم با حقیقت می‌گردد. هرکسی به مقام ولایت رسید مانند انبیای الهی، آن مقام را پیدا می‌کند و از آن کلمات آن اسم‌ها را استفاده می‌کند و الا چه خاصیت دهد نقش نگینی. آن انگشترها را اگر دیگران هم داشته باشند اگر انگشت، انگشت سلیمان نباشد، نقش نگین که اثری ندارد؛ و اگر جان، جان اولیای الهی نباشد بسم‌الله آن اثر را نمی‌گذارد.

 

مبدأ اشتقاق و تحول در کلمه‌ی «الله»/ تحیر شور افکن و ممدوح

«الله» از «ألِهَ» به معنی «عبادت» مشتق است؛ یا از «ألَهَ» و «وَلَهَ» به معنای تحیر و «إلٰهَ» بر وزن کتاب به معنای مکتوب است. خدا را آن‌چنانی که هست نمی‌توان شناخت این تحیّر و وله یک تحیر ممدوح است برخلاف تحیر مذموم. تحیر برای انسانی که راه را طی نکرده است مذموم است و عذاب می‌آورد؛ اما تحیر برای کسی که به مقصد رسیده است نشاط و انس می‌آورد. خدای سبحان، الله إله است یعنی «مألوه» و «معبود» یا «إلٰه» است یعنی «مألوه» و مورد تحیر و کم‌کم علم بالغلبه شد و چون ذات همهٔ کمالات را داراست ازاین‌جهت می‌گویند الله، نام ذات هستی است که مستجمع همهٔ کمالات است نه مفهوماً اشتمال همهٔ کمالات در این مفهوم اخذ شده باشد.

 

تفسیر «الرحمن الرحیم»/ رحمت رحمانیه خداوند فراگیر و مطلق است

در حدیثی از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده که فرمود: رحمان اسم خاص است اما صفت عام دارد (نامی است مخصوص خدا ولی مفهوم رحمتش همگان را در برمی‌گیرد) ولی رحیم اسم عام است به صفت خاص (نامی است که بر خدا و خلق هر دو گفته می‌شود اما اشاره به رحمت ویژه مؤمنان دارد).

خدای سبحان دو رحمت دارد یک «رحمت مطلقه» که آن رحمت مطلقه دیگر مقابل ندارد. یک «رحمت خاصه» است که مقابل آن «غضب» است. آن رحمت مطلقه که فراگیر است حتی جهنم را هم زیر پوشش دارد آن دیگر مقابل ندارد. غضبی که مقابل آن رحمت باشد، نیست. اینکه فرمود: «و رحمتی وسعت کلّ شی» هر که شیء است مشمول رحمت من است و اینکه در ادعیه هم گفته می‌شود خدای سبحان «یا من سبقت رحمته غضبه» یا تو را سوگند می‌دهیم «برحمتک التی وسعت کل شیء» این رحمت مطلقه است و رحمت مطلقه مقابل ندارد. چیزی که مقابل این رحمت باشد عدم است نه غضب.

پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌واله) در این مورد می‌فرماید: خداوند بزرگ صد باب رحمت دارد که یکی از آن را به زمین نازل کرده است و در میان مخلوقاتش تقسیم نموده و تمام عاطفه و محبتی که در میان مردم است از پرتو همان است، ولی 99 قسمت را برای خود نگاه داشته و در قیامت بندگانش را مشمول آن می‌سازد.

اساس کار خداوند بر رحمت است و مجازات جنبه استثنائی دارد که تا عوامل قاطعی برای آن پیدا نشود تحقق نخواهد یافت، چنانکه در دعا می‌خوانیم «یا من سبقت رحمته غضبه : ای خدایی که رحمتت بر غضبت پیشی گرفته است». انسان‌ها نیز باید در برنامه زندگی چنین باشند، اساس و پایه کار را بر رحمت و محبت قرار دهند و توسل به خشونت را برای مواقع ضرورت بگذارند و اینکه قرآن 114 سوره دارد، 113 سوره با رحمت آغاز می‌شود و تنها سوره توبه که با اعلان جنگ و خشونت آغاز می‌شود و بدون بسم‌الله است، این خود گویای بسیاری از نکات اخلاقی و رفتاری برای ما انسان‌ها و مسلمانان است.

 

«بسم الله» حوامیم سبعه و مسبحات ستّه برای رسیدن به هدف مشترک آن سور

آیت‌الله جوادی آملی در تفسیر آیه «بسم الله الرحمن الرحیم» سوره حمد به اشتراک مضمون برخی از سوره‌های قرآن اشاره کرده و می‌گوید: گاهی چند سوره یک مضمون مشترک و واحدی را دارند. مثل «حوامیم سبعه» و «مسبّحات سته» و مانند آن.

این حوامیم هفتگانه که اول همهٔ این‌ها «حم» است و با حم شروع می‌شود یک معنای مشترکی را تعقیب می‌کنند، گرچه برای هر یکی از این هفت حم هدف خاص است لذا هفت سوره شد. ولی همهٔ این هفت سوره یک جامعی دارند که ازآن‌جهت حوامیم سبعه با حرف مقطع حم شروع می‌شود. بسم‌اللهی که مربوط به این هفت سوره است با هدف مشترک این هفت سوره مناسب است. رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌واله) هر شب قبل از خوابیدن این شش سورهٔ مسبحات را قرائت می‌کردند و این جزء سنن و دستورات ما هم هست که هر شب انسان این شش سوره را قرائت کند.

 

متعلَّق بسم‌الله

گفتن بسم‌الله در آغاز هر کار هم به معنی استعانت جستن به نام خدا است و هم شروع کردن به نام او و این دو یعنی استعانت و شروع که مفسران بزرگ ما گاهی آن را از هم تفکیک کرده‌اند و هرکدام یکی از آن دو را در تقدیر گرفته‌اند به یک ریشه بازمی‌گردد. درواقع این دو لازم و ملزوم یکدیگرند یعنی هم با نام او شروع می‌کنم و هم از ذات پاکش استمداد می‌طلبم.

پس بسم‌اللهی که در اول قرآن است انسان به نام خدا شروع می‌کند که به هدف این قرآن که نورانی شدن است، برسد. چون خدای سبحان قرآن را نور نامید بسم‌اللهی که در اول قرآن است برای این است که انسان به این هدف واحد قرآن که نورانی شدن است، برسد. بسم‌اللهی که در هر سوره است برای رسیدن به هدف خاص آن سوره است و بسم‌اللهی که در مسبحات سته است برای رسیدن به هدف مشترک آن شش سوره تسبیحی است. بسم‌اللهی که در حوامیم سبعه است برای نیل به هدف مشترک آن هفت حامیم است و مانند آن.

در بعضی از تعبیرات بزرگان آمده است که همهٔ معارف قرآن کریم در سورهٔ حمد جمع شده است که آن فاتحة الکتاب است. ام‌الکتاب است و مانند آن؛ و همهٔ معارف سورهٔ فاتحة الکتاب در بسم الله الرحمن الرحیم جمع شده است و همهٔ آن اسرار در «باء» بسم الله الرحمن الرحیم جمع شده است و امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) می‌فرماید: من نقطه‌ی باء بسم الله الرحمن الرحیم هستم.

 

قداست و برکت نام خدا

«بسم الله الرحمن الرحیم» آن‌چنان از قداست برخوردار است که انسان‌ها موظف‌اند این نام را تسبیح و تکریم کرده و آن را فراموش نکنند. نه این نام را در جای باطل به کار برند و نه در کار حق از این نام غفلت کنند و نه در کنار این نام، نام دیگری یا دیگران را ببرند. لذا خدای سبحان هم این اسم را مظهر برکت قرار داد، هم مظهر تسبیح، هم اوصاف تشبیهیِ را در این اسم ظاهر کرد و هم برکات تنزیهی را، هم فرمود «تبارک اسم ربک» هم فرمود «سبّح اسم ربک».

خداوند فرمود: «فسبّح باسم ربک العظیم» و «سبح اسم ربک الاعلی»(این نام را تنزیه بکن). این‌طور نباشد که در کنار این نام شریکی برای او قائل باشی و بگویی به نام خدا و به نام خلق قهرمان خدا. این تنزیه نام خدا نیست. این توهین نام است که در کنار این نام، نام دیگری یا دیگران باشد؛ و مبادا بگویی اول به نام خدا، دوم به نام فلان شخص. خدا نامش اولی است که ثانی برنمی‌دارد. نه در کنار او نامی است، نه او اول است و دیگری یا دیگران ثانی. این نام را تنزیه بکن.

وقتی آیه «سبح اسم ربک الاعلی» نازل شد، رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌واله) فرمود: «اجعلوها فی سجودکم» آن را در سجده قرار بدهید که در سجده می‌گوییم: سبحان ربی الاعلی و بحمده. وقتی آیه «سبح اسم ربک العظیم» نازل شد پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌واله) فرمود: «اجعلوها فی رکوعکم» لذا در رکوع می‌گوییم: سبحان ربی العظیم و بحمده. اینکه خدای سبحان فرمود نام مرا گرامی بدارید «تبارک اسم ربک ذی الجلال و الاکرام» برای اینکه این نام منشأ برکت است. این نام نشانه و علامت آن هستی محض است که همهٔ خیرات از ناحیه اوست.

 

شرط حلّیت ذبیحه ذکر اسم الله است نه بخصوصه

خداوند در قرآن می‌فرماید «و لا تأکلوا ممّا لم یُذْکَر اسمُ الله علیه و إنّه لفسقٌ» که این یک حکم شرعی است. دستور اسلام این است که وقتی می‌خواهید ذبیحه را ذبح کنید، نام خدا را ببرید «فاذکروا اسم الله علیها». این جنبه اثباتی قضیه و اگر کسی عمداً نام خدا را نبرد، آن حیوان مردار می‌شود؛ یعنی چیزی که حلال و طیب‌وطاهر بود می‌شود مردار و حرام و آلوده.

یک شرط حلیت ذبیحه آن است که ذابح مسلمان باشد و یک شرط دیگر این است که حین ذبح بگوید «بسم الله الرحمن الرحیم». اگر یک مسلمانی در حین ذبح، عمداً بسم‌الله را نگفت یا گفت به نام نامی فلان فرد و غیره و ذبیحه را سر برید این گاو و گوسفند حلال و پاک با این کار حرام و آلوده می‌شود.

 

بسم‌الله نشانه دین اسلام

پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌واله) و ائمه اطهار (علیهم‌السلام) علاوه بر توصیه‌های عام نسبت به ذکر بسمله، در مواردی خاص، مانند اوقات خوردن غذا، نوشتن نامه، رفتن به بستر برای خواب و برخاستن از بستر تأکید بیشتری بر بیان بسم الله داشتند. با این اوصاف، ذکر بسمله برای مسلمانان به‌صورت شعار و نشانه دین اسلام درآمده است و بلند گفتن آن از نشانه‌های ایمان شمرده می‌شود، چنانکه پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌واله) هنگام تلاوت قرآن، بسمله را به صدای بلند می‌گفت و مشرکان از او روی برمی‌گرداندند که آیه‌ی 46 سوره اسراء به همین نکته اشاره دارد.

اخبار مرتبط