معارف قرآن
  • 5840
  • 189 مرتبه
الگودهی قرآن به جوانان (قسمت دوم)

الگودهی قرآن به جوانان (قسمت دوم)

1398/11/30 01:23:59 ب.ظ

لازم به ذکر است در آن زمان تنها حدود بیست سال از عمر شریف امام علی (علیه‌السلام) می‌گذشت.


2 ـ
الگوی ایثار و از مال گذشتگی

در این زمینه نیز الگوی معرفی شده توسط قرآن، حضرت علی (علیه‌السلام) است که در سوره «هل آتی» در کنار حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) به‌عنوان ابرار معرفی شده است.

(ان الابرار... یطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا انما نطعمکم لوجه الله لا نرید منکم جزإ و لا شکورا) و غذای (خود) را بااینکه به آن علاقه (و نیاز) دارند به مسکین و یتیم و اسیر می‌دهند و می‌گویند ما شما را به خاطر خدا اطعام می‌کنیم و هیچ پاداشی، و سپاسی از شما نمی‌خواهیم. [1]

همه محدثان، مفسران و مورخان شیعه و بسیاری از دانشمندان اهل سنت معتقدند که این آیات درباره علی (علیه‌السلام) و خانواده‌اش نازل شده است.

اسکافی می‌نویسد: (ما منکر تفضیل و برتری دیگر صحابه بر علی (علیه‌السلام) هستیم). تا آنجا که می‌نویسد: (اما در انفاق آن‌چنان بود که حتی در حال فقر بر مسکین و یتیم و اسیر اطعام نمود). [2]

ظاهراً علی و زهرا (علیهما‌السلام) برای بهبود حسنین (علیهما‌السلام) از بیماری نذر کرده بودند که سه روز روزه بگیرند؛ به هنگام افطار روز اول، غذای خود را به مسکین دادند، روز دوم آن را به یتیم و روز سوم آن را به اسیر بخشیدند و خود گرسنه ماندند. [3]

محسنان مردند و احسان‌ها بماند
 ای خنک آن را که این مرکب براند...
مرد محسن لیک احسانش نمرد
 نزد یزدان دین و احسان نیست خرد
مال خود ایثار راه او کند
 جان خود ایثار جاه او کند

درباره ازجان‌گذشتگی و ازخودگذشتگی علی (علیه‌السلام) به‌عنوان اسوه و الگو، باید شرکت آن حضرت در جنگ‌های طاقت‌فرسای زمان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله) (نبردهایی مانند بدر، احد، احزاب...) را نیز ذکر کرد؛ رشادت‌های عظیمی‌که به حق جبرئیل امین درباره آن گفت: (لا فتی الا علی) [4]


3 ـ
الگوی کسب علم

الگوی دانشجویی که قرآن معرفی می‌کند، حضرت موسی (علیه‌السلام) است که با آن مقام و عظمتش از بنده‌ای از بندگان خدا درخواست آموزش کرد. قرآن کریم می‌فرماید: (قال له موسی هل إتبعک علی إن تعلمن مما علمت رشدا) [5] موسی به او خضر گفت: آیا از تو پیروی کنم تا ازآنچه به تو تعلیم داده شده و مایه رشد است به من بیاموزی.


خواب، بیداری است چون با دانش است
 وای بیداری که با نادان نشست
چون گرفتت پیر، هین تسلیم شو
 همچو موسی زیر حکم خضر رو


اگرچه معلم موسی در آغاز ـ به دلیل ضرورت گنجایش علمی‌ـ از پاسخ مثبت به موسی خودداری کرد، اما با اعلام آمادگی موسی (ستجدنی ان شاء الله صابرا) ان‌شاءالله مرا شکیبا خواهی یافت، با شرط پیشی نگرفتن موسی از استادش، پذیرفت که به وی آموزش بدهد و در یک همراهی با وی، به او آموخت که برخی از امور دارای تأویل هستند و گفت: (سانبئک بتإویل ما لم تستطع علیه صبرا).


4 ـ
الگوی مبارزه با خواهش‌های نفسانی

الگوی معرفی شده توسط قرآن در این مورد، حضرت یوسف (علیه‌السلام) است که در دوره جوانی در خانه عزیز مصر و در کنار زنی به نام زلیخا زندگی می‌کند. یوسف، در اوج جوانی و فوران کوره آتشین شهوت و زلیخا زنی که از سیمایی زیبا برخوردار است، همه زمینه‌ها برای کام‌جویی آنان فراهم است. قرآن کریم می‌فرماید: (و راودته آلتی هو فی بیتها عن نفسه و غلقت الابواب و قالت هیت لک قال معاذ الله... و لقد همت به و هم بها لولا ان رأی برهان ربه کذلک لنصرف عنه السوء و الفحشاء انه من عبادنا المخلصین) و آن زن که یوسف در خانه او بود، از او تقاضای کام‌جویی کرد، درها را بست و گفت: بیا به‌سوی آنچه برای تو مهیا است، یوسف گفت: پناه می‌برم به خدا... آن زن قصد او کرد و او نیز ـ اگر برهان پروردگار را نمی‌دید ـ قصد وی می‌نمود: این‌چنین کردیم تا بدی و فحشا را، از او دور سازیم، چراکه او از بندگان مخلص خالص‌شده ما بود. [6]


ز آتش شهوت نسوزد اهل دین
 باقیان را برده تا قعر زمین


یوسف، زندان رفتن را پذیرفت، اما به خواهش زلیخا که مطابق غریزه جنسی بود، پاسخ نداد. زلیخا گفته بود: (لئن لم یفعل ما آمره لیسجنن ولیکونا من الصاغرین) اگر یوسف آنچه را به او دستور می‌دهم انجام ندهد، به زندان خواهد افتاد و مسلماً خوار و ذلیل خواهد شد.

هرگاه حاکمیت در دست نااهلان رند باشد صالحان، محکوم و زندانی می‌شوند اگرچه همچون یوسف صدیق، پیامبری عفیف و معصوم باشند.


چون‌که حکم اندر کف رندان بود
 لاجرم صدیق در زندان بود!


و یوسف در واکنش به تهدید به زندان گفت: (رب السجن إحب الی مما یدعوننی الیه) پروردگارا، زندان نزد من محبوب‌تر است ازآنچه که این‌ها مرا به‌سوی آن می‌خوانند.
[7] جالب‌توجه این‌که حضرت یوسف رهایی از گرفتاری شهوت را، لطف الهی می‌داند و می‌گوید: (والا تصرف عنی اصب الیهن وإکن من الجاهلین) و اگر نیرنگ آن‌ها را از من بازنگردانی، به‌سوی آنان متمایل خواهم شد و از جاهلان خواهم بود. [8]


الگودهی در آیات مربوط به حضرت یوسف
(علیه‌السلام)

در این آیات نکاتی وجود دارد که به جوان پرشور ما می‌آموزاند که هرچند کوره‌ای مشتعل از آتش سوزان شهوت باشد، می‌تواند با تأسی به یوسف (علیه‌السلام)، خود را از دام شهوت برهاند.

نکته قابل‌توجه این‌که برای حضرت یوسف همه‌چیز فراهم بود. این مسئله کار یوسف را دشوارتر می‌کند، زیرا ممکن است برای جوان ما زمینه فراهم نباشد و یا اگر فراهم است قضیه شکل دیگری به خود بگیرد؛ اما یوسف می‌بایست تلاش مضاعف نماید تا به فرموده قرآن (سوء و فحشا) را از خود دور کند.

یوسف رنج این زندان را همچون گنج می‌بیند زیرا رحمت الهی در آن مخفی است. همچنآنکه مغز میوه درون پوست خشن قرار دارد


رنج گنج آمد که رحمت‌ها در اوست
 مغز تازه شد چو بخراشید پوست


5 ـ
الگوی طهارت و پاکی

در این زمینه، قرآن کریم الگویی را معرفی می‌کند که علاوه بر آنکه الگوی همه بشریت است، الگوی ویژه بانوان نیز می‌باشد. این الگو حضرت مریم (سلام‌الله‌علیها) می‌باشد که خداوند او را آیت و نشانه اعجاز و قدرت خود معرفی کرده و می‌فرماید: (وجعلنا ابن مریم و امه آیه[9] و نیز ضرب‌المثل نیکان جامعه بشری قرار داده و می‌فرماید: (ضرب الله مثلاً للذین آمنوا... و مریم ابنت عمران...). [10]


محیط خانواده

حضرت مریم از ابتدا و حتی قبل از ولادت موردتوجه خانواده عمران بود و پیش از تولد او را از قید ولایت خود رها کرده و تحت ولایت الله و عبودیت او درآورده بودند: (اذ قالت امرات عمران ربانی نذرت لک ما فی بطنی محررا) هنگامی‌که همسر عمران گفت: خداوندا! آنچه در رحم دارم برای تو نذر کردم که آزاد برای تو باشد، از من بپذیر.

در این زمان، مادر مریم نمی‌دانست که فرزند او دختر است و طبق وعده‌ای که به خانواده عمران داده شده بود، فکر می‌کرد، مولود او پسر است، لذا هنگام وضع حمل گفت: (انی وضعتها انثی و الله اعلم بما وضعت و لیس الذکر کالانثی) خداوندا! من او را دختر آوردم، خداوند خود آگاه‌تر است؛ و پسر همانند دختر نیست، کارهایی از پسر برمی‌آید که از دختر ساخته نیست. البته نذر مادر مریم مطلق و بدون قید بود، یعنی آنچه در رحم دارم، لذا بدون هیچ واکنش منفی‌ای گفت: (و انی سمیتها مریم و انی اعیذها بک و ذریتها من الشیطان الرجیم) من او را مریم نام گذاردم و او و فرزندانش را از شر شیطان در پناه تو قرار می‌دهم.


پذیرش الهی و عنایات ویژه

خداوند، نذر مادر مریم را پذیرفت و مریم را به‌خوبی قبول کرد و گفت: (فتقبلها رب‌ها بقبول حسن و انبتها نباتا حسنا و کفلها زکریا) خداوند او مریم را به طرز نیکویی پذیرفت و به طرز شایسته‌ای نهال وجود او را رویانید و کفالت او را به زکریا سپرد. [11]

مفسران می‌گویند: قبول حسن یعنی پذیرش توأم با رضایت و رویش حسن یعنی پاکی و طهارت [12]. در حقیقت این دو تعبیر پذیرش و رویش حسن، بیانگر همان ارزش (اصطفایی) و (تطهیر) است که در قرآن فرمود: (اذ قالت الملائکه یا مریمان الله اصطفاک و طهرک و اصطفاک علی نساء العالمین) فرشتگان گفتند: ای مریم! خدا تو را برگزیده و پاک ساخته و بر تمام زنان جهان برتری داده است. [13]


کفالت زکریا

عده‌ای داوطلب سرپرستی مریم بودند و با یکدیگر منازعه می‌کردند تا این‌که به قرعه‌کشی تن دادند و قرعه به نام زکریا افتاد: (اذ یلقون اقلامهم ایهم یکفل مریم)[14] و در جای دیگر فرمود: (وکفلها زکریا). [15]

عنایات ویژه خداوند به مریم در اصطفا و طهارت و قبول و انبات، خلاصه نمی‌شود، بلکه نشانه‌های دیگری نیز از لطف الهی نسبت به مریم، وجود دارد، ازجمله:


غذای مخصوص

(کلما دخل علیها زکریا المحراب وجد عندها رزقا قال یا مریمانی لک هذا قالت هو من عند اللهان الله یرزق من یشاء بغیر حساب) هرگاه زکریا وارد محراب او می‌شد، غذایی مخصوص در آنجا می‌دید، از او پرسید ای مریم! این را از کجا آورده‌ای؟ گفت: این از سوی خداست، خداوند به هرکس بخواهد بی حساب روزی می‌دهد.


روزی بی‌رنج می‌دانی که چیست؟
 قوت ارواح است و ارزاق نبی است


جالب است بدانیم زکریا، با دیدن این حالت‌ها آرزوی فرزند کرد و گفت: (هنالک دعا زکریا ربه قال رب هب لی من لدنک ذریه طیبه) در آنجا بود که زکریا با مشاهده آن همه شایستگی پروردگار خویش را خواند و عرض کرد: خدایا! به من نیز از طرف خود فرزند پاکیزه عطا کن.
[16]

 


[1]. دهر، 5 ـ 9.
[2]. ر ک: علامه امینی، الغدیر، ج 3 ص 107 ـ 111.
[3]. ر ک: بحرانی سید هاشم، تفسیر البرهان، ج 4 ص 414.
[4]. ر ک: بحارالانوار، ج 20، ص 70.
[5]. کهف، 66.
[6]. یوسف، 23 ـ 24.
[7]. همان، 32.
[8]. همان، 33.
[9]. مؤمنون، 50.
[10]. تحریم، 12.
[11]. آل‌عمران، 35 ـ 36.
[12]. المیزان ج 3 ص 173.
[13]. آل‌عمران، 42.
[14]. آل‌عمران، 44.
[15]. همان، 37.
[16]. آل‌عمران، 38 و 37.

 

منبع: ره‌توشه راهیان نور، ماه رمضان 1380، محمد فاکر میبدی

اخبار مرتبط