از امام صادق (علیهالسلام) روایت شده که فرمودند:
وقتیکه این آیه بر پیامبر نازل شد: «والذین اذا فعلوا فاحشة او ظلموا انفسهم ذکروا الله فاستغفروا لذنوبهم ومن یغفر الذنوب الا الله ولم یصروا علی ما فعلوا وهم یعلمون» (135/آلعمران) (1)
ابلیس (پدر شیطانها) سخت ناراحت گردید. بالای کوهی در مکه به نام «ثور» رفت و آژیر خطرش بلند شد و همه یارانش را به تشکیل انجمن خود دعوت نمود. همهٔ بچه شیطانها جمع شدند. ابلیس، نزول آیات فوق را به اطلاع آنان رساند و اظهار نگرانی کرد و از آنها کمک خواست.
یکی از یاران او گفت:
من با دعوت نمودن انسانها از این گناه به آن گناه، اثر این آیه را خنثی میکنم.
ابلیس سخن او را نپذیرفت. دیگری پیشنهادی شبیه به اولی کرد ولی باز موردپذیرش ابلیس قرار نگرفت.
تا اینکه از میان شیطانها، شیطان کهنهکاری به نام «وسواس خناس» گفت:
پیشنهاد من این است که فرزندان آدم را با وعدهها و آرزوهای طولانی آلوده به گناه میکنم (و میگویم که الآن برای توبه کردن زود است و فرصت توبه بسیار است) وقتیکه مرتکب گناه شدند خدا را فراموش کرده و بازگشت بهسوی خدا (=توبه) از خاطر آنان محو میگردد.
ابلیس گفت:
مرحبا! راه همین است. سپس این مأموریت را تا پایان دنیا به او سپرد. (2)
پینوشتها:
1- آلعمران/135، (و آنها که وقتی مرتکب عمل زشتی شوند یا به خود ستم کنند به یاد خدا میافتند و برای گناهان خود طلب آمرزش میکنند- و کیست جز خدا که گناهان را ببخشد؟- و بر گناه اسرار نمیورزند بااینکه میدانند.
2- ر.ک: داستانهای صاحب دلان، 1/151-150 ف به نقل از امالی صدوق، وسائل الشیعه 11/353، باب 85، ج 7.
منبع: محمدی، محمدحسین، هزار و یک حکایت قرآنی، صص 741-740.