معارف قرآن
  • 5868
  • 713 مرتبه
الگوی شادی از نگاه قرآن و حدیث (فصل یکم: درآمدی بر «الگوی شادی در اسلام»)

الگوی شادی از نگاه قرآن و حدیث (فصل یکم: درآمدی بر «الگوی شادی در اسلام»)

1398/11/30 01:38:31 ب.ظ

فصل اول: درآمدی بر «الگوی شادی در اسلام»

شادی، بهترین و گواراترین بخش از زندگی توأم با موفقیت و خوش‌بختی است؛ زندگی‌ای که در قرآن، از آن، با عنوانِ «حیاتِ طیبه» یاد شده است. بر این اساس، شاد زیستن، یکی از بزرگ‌ترین دستاوردهای اجرای رهنمودهای این کتاب آسمانی در زندگی است.
به سخنِ دیگر، اسلام، برای زندگی انسان، ازنظر اعتقادی، اخلاقی و عملی، اصول و برنامه‌هایی را ارائه کرده که اگر به‌طور دقیق اجرا شوند، حیات طیبه و بهترین زندگی‌ها را که همراه با آرامش، رضایت و سرور و شادی‌اند، برای انسان به ارمغان می‌آورند و چنین شخصی، مخاطب این سخن خداوند منان قرار می‌گیرد که:

(یا أَیتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ * ارْجِعِی إِلَی رَبِّک رَاضِیةً مَّرْضِیةً.۱
ای روح آرامش یافته! خشنود و پسندیده به‌سوی پروردگارت بازگرد).

بررسی دقیق آموزه‌های اسلامی‌درباره شادی، نشان می‌دهد که این آیین، بهترین الگوی شادکامی‌را تقدیم جامعه بشر نموده است. در این نوشتار،

 

1. فجر: آیه ۲۷ - ۲۸.

با بهره‌گیری از متن رهنمودهای قرآن و احادیث اسلامی، اصول و مبانی الگوی شادی در اسلام ارائه می‌شوند؛ امّا پیش از آن، لازم است که مباحثی چون: تعریف شادی، شادی از نگاه علم روان‌شناسی و شادی از منظر اسلام، موردبررسی قرار گیرند.

 

تعریف شادی

باید توجّه داشت که تعریف دقیقی از شادی در دست نیست. آنچه به‌عنوان تعریف شادی گفته شده، تبیین حقیقت آن نیست؛ بلکه اشاره‌ای اجمالی به مفهوم آن، یا بیان مبادی (زمینه‌ها) و یا آثار و نشانه‌های آن است، مانند اینکه:

شادی، عبارت است از ضد اندوه.۱

شادی، عبارت است از مجموع لذّت‌های بدون درد.۲

شادی، احساسی است که از حس رضایتمندی و پیروزی به دست می‌آید.۳

سرور، حالت خوش و لذت‌بخشی است که از علم و آگاهی به اینکه یکی از هدف‌ها و آرزوها، انجام یافته است، یا انجام خواهد یافت، به انسان دست می‌دهد.۴

حس شادی، ترکیبی است از عواطف مثبتی چون: خوش‌حالی، هیجان و برانگیختگی حسی، با این شرط که عواطف منفی، مانند احساس ملال، بی‌علاقگی و افسردگی نیز در پایین‌ترین حدّ ممکن باشند؛ بنابراین، شادی یعنی:

 

1. معجم مقاییس اللغة: ص ۸۳۵.
2. روان‌شناسی شادی: مایکل آیزنگ، ص ۴۲ و ۱۷۹.

3. انگیزش و هیجان: جان مارشال ریو، ص ۳۶۷.

4. مقالات فلسفی: ج ۲ ص ۶۶؛ اخلاق در قرآن: ص ۳۴۳.

بالا بودن عواطفِ مثبت، همراه با پایین بودن عواطفِ منفی.۱

شاید بتوان قدیمی‌ترین تعریف شادی را به افلاطون نسبت داد. افلاطون، سه بعد برای روح انسان قائل است که عبارت‌اند از: شهوت، خشم و خرد. وی برای هرکدام، لذّت خاصی قائل است و معتقد است که لذّت نفع‌پرستان، در رسیدن به امیال و هوس‌ها و ثروت‌هاست، لذّت جاه‌طلبان، در کسب مقام و شهرت و لذّت خردمندان، در به دست آوردن دانش و علم است و این، برترین نوع لذّت و شادمانی است.۲

پس از وی ارسطو نیز معتقد است که دست‌کم سه نوع شادمانی وجود دارد: پایین‌ترین سطح شادی که همان لذّت است؛ سطح بالاتر آنکه موفقیت و کامیابی است و نوع سوم شادی که ناشی از معنویت است. وی معتقد است که شادکامی‌حقیقی، از ارضای امیال حاصل نمی‌شود؛ بلکه از انجام شدن چیزی که فضیلت است، به دست می‌آید.۳

با نگاهی به تعاریفی که برای شادی ارائه شده، معلوم می‌شود که حس شادی، مانند دیگر احساسات انسان، با لفظ، قابل تبیین و تفسیر نیست و تنها کسی می‌تواند حقیقت آن را درک کند که دارای این حس است. ازاین‌رو، درواقع، راهی برای تعریف آن جز اشاره به مقارنات، مبادی، آثار و لوازم آن وجود ندارد.

اگر بخواهیم شادی را با آثار و لوازم آن تعریف کنیم، قطعاً یکی از دقیق‌ترین و کوتاه‌ترین تعاریف، سخنی است که از امام علی (علیه‌السلام) دراین‌باره نقل شده که

 

1. روان‌شناسی شادی، آرگایل: ص ۱۴ و ۲۵؛ کتاب راهنمای روان‌شناسی مثبت: ص ۶۱؛ روان‌شناسی کمال: ص ۴۹.
2. جمهوری: کتاب نهم.

3. مجله روان‌شناسی و دین: ش ۷ ص ۸؛ نیز، ر. ک: اخلاق نیکو ماخوس: ج ۱.

می‌فرماید:

السُّرورُ یبسُطُ النَّفسَ، ویثیرُ النَّشاطَ.۱
شادی، دل را باز می‌کند و موجب نشاط می‌گردد.

بر پایه این سخن، سرور و شادی، حالتی است که در اثر آن، اولاً دل‌وجان انسان باز می‌شود، یعنی آدمی‌در درون احساس گستردگی و آسایش می‌کند؛ ثانیاً، موجب نشاط، ۲ سرزندگی و آمادگی روحی برای کار و تلاش بیشتر می‌گردد. ایشان در مقابل، درباره غم و اندوه نیز می‌فرماید:

الغَمُّ یقبِضُ النَّفسَ ویطوِی الاِنبِساطَ.۳
اندوه، تنگنای روانی ایجاد می‌کند و انبساط خاطر را از بین می‌بَرَد.

با الهام از دو روایت یاد شده، در تعریف شادی، به این تعریف می‌توان دست‌یافت: شادی، عبارت است از هیجانات مثبت درونی که انقباض روانی را از بین می‌بَرَد و موجب انبساط خاطر و نشاط و پویایی می‌گردد. برعکس، هیجانات

 

1. ر. ک: ص ۱۲۴ ح ۲.
2. ابن فارس، در تعریف ماده «نشط» از دو واژه اهتزاز و حرکت استفاده می‌کند و «نشاط» را حالتی شناخته‌شده در انسان می‌داند که به دلیل وجود اهتزاز و حرکت در آن، چنین واژه‌ای برای بیان آن انتخاب شده است. وی در توصیف این حالت، از واژه «تفتح» نیز استفاده کرده که به معنای گشودگی و انبساط نفس است (معجم مقاییس اللغة: ص ۹۵۴). خلیل فراهیدی در کتاب العین، از اصطلاح «طیب النفس» استفاده کرده و بر اساس آن، ماده نشط را به معنای آمادگی و سرزندگی برای انجام دادن کار و مانند آن می‌داند (العین: ج ۶ ص ۲۳۷). ابن منظور نیز همانند خلیل در معنا کردن نشاط به آمادگی برای عمل، در بیان معنای کلمه منشط، آن را به معنای کاری می‌داند که انسان برای آن شاداب بوده و نسبت به آن سبک‌بال است و برای آن اقدام لازم را انجام می‌دهد (لسان العرب: ج ۷ ص ۴۱۳)؛ بنابراین، نشاط به حالتی از برانگیختگی، هیجان، سبک‌بالی، بسط نفس، گشودگی و سرزندگی روحی و روانی گفته می‌شود که در عمل، موجب تحرّک و پویایی انسان می‌گردد و ضد خُمود، سنگینی، بی‌حالی، قبض نفس و کسالت روحی و روانی است که موجب رکود و ایستایی می‌گردد.

3. ر. ک: ص ۱۴۸ ح ۵۴.

منفی که انبساط خاطر را زایل می‌کنند و انسان را در تنگنای روحی و فشار روانی قرار می‌دهند، نشاط را از انسان سلب می‌نمایند.

 

شادی در روان‌شناسی

از موضوعات مهم و اساسی‌ای که در «روان‏شناسی مثبت‏گرا» از آن یاد می‌شود، «زندگی خوب» ۱ یا «کیفیت زندگی» ۲ و یا «شادکامی» ۳ است. به گفته دینر، لوکاس و اوشی، از زمان‌های بسیار دور، همیشه این سؤال مطرح بوده که «چه چیزی باعث خوش‏بختی و به‏زیستی می‏شود؟».۴ رویکرد روان‌شناسی به این مقوله، دارای فراز و نشیب بوده است. بر اساس نظر یورگنسن و نفستاد، ۵ آلان کار و دیگر روان‌شناسان مثبت‌گرا، رویکرد نخست به زندگی خوب و شادکامی، لذت‌گرایی بوده است. رویکرد لذت‌گرا، شادمانی و زندگی خوب را برحسب جستجوی لذّت و پرهیز از درد تعریف می‌کند.۶ این رویکرد (لذت‌گرایی)، ریشه در فلسفه یونان قدیم دارد.

اپیکور (فیلسوف یونانی) معتقد بود که هدف هر انسانی درنهایت، کسب بیشترین لذّت و رهایی از درد است. این رویکرد در دیدگاه‌های فلاسفه اروپایی

 

1.Good Life.
2.Quality of Life )QOL(.

3.Happiness.

4. کتاب راهنمای روانشناسی مثبت: ص ۶۳.

5.Jorgensen,I.S., Nafstad,H.E.) ۴۰۰۲ (. Positive Psychology: Historical, Philosophical, and Epistemological Perspectives. In P.Alen Linley and S.Joseph)Eds. (T Positive Psychology in Practice. New Jersy: John Wiley Sons.

6. روان‌شناسی مثبت: ص ۹۸.

ادامه داشت تا اینکه در قرن نوزدهم میلادی، فیلسوف انگلیسی، جرمی‌بنتام، ۱ دیدگاه «فایده‌گرایی» ۲ را از آن اقتباس کرد و پس از او، جان استوارت میل، ۳ به تشریح آن پرداخت و با تفاوت‌هایی آن را تبیین کرد.

پس از جدایی روان‌شناسی از فلسفه، رویکرد لذت‌گرایی در آثار روان‌شناسان به‌روشنی مشهود بود. ویترسو، ۴ در این زمینه به‌ویژه به جِیمز، ثراندایک، ۵ وونت ۶ و فروید ۷ اشاره دارد. ۸

ثراندایک به مؤلفه لذّت در اصل اثر خود پرداخته است. در نظریه سه‌بعدی وونت درباره «تجربه هوشیار»، یک بُعد مهم، کیفیت لذّت بود. هم‌زمان با وونت، جیمز در بررسی حالت‌های عاطفی در مورد احساسات لذّت و عدم لذّت ناشی از تغییرات بدنی، به نظریه‌پردازی پرداخت. در نظریه فروید نیز لذّت و اصل لذّت، جایگاه خاصی دارد.

به‌مرورزمان، کاستی‌های لذت‌گرایی مشخص شد و مشاهدات و مطالعات تجربی نشان داد که لذت‌گرایی نمی‌تواند شادکامی‌و سعادتمندی را به ارمغان آورد. به همین جهت، آرام‌آرام مخالفت‌ها با این رویکرد شکل گرفت. ادیت ویکوف جولسون، استاد روان‌شناسی دانشگاه جورجیا دراین‌باره می‌گوید: «فلسفه کنونی ما درباره بهداشت روان، بر این پایه استوار است که مردم باید شاد و خوش‌حال

 

1.Bentham,J.
2.Utilitarianism.

3.John Stuart Mill.

4.Vitterso,J.

5.Thorndik.

6.Wundt, W.M.

7.Freud.

8.Vitterso,J. ) ۹۰۰۲ (. Hedonics. In the Encyclopedia of Positive Psychology.)Ed. (, by S.J.Lopez, USA: Wiley-Blachwell.

زندگی کنند و غم و اندوه، نشانه ناسازگاری و عدم انطباق با زندگی است. این اعتقاد و نظام ارزش‌ها باید خود را در برابر کسانی که درد و رنجی اجتناب‌ناپذیر دارند، مسئول بداند؛ زیرا این شیوه اندیشه، موجب می‌شود که افراد دردمند، به خاطر اینکه شاد نیستند، اندوهناک‌تر نیز بشوند».۱

این حقیقت، موجب شکل‌گیری رویکرد دوم گردید. بر اساس نظر یورگنسن ونفستاد،۲ آلان کار و دیگر روان‌شناسان مثبت‌گرا، رویکرد دوم در نگاه به زندگی خوب و شادکامی، رویکرد سعادت‌گرا ۳ است. آلان کار، معتقد است که سنّت سعادت‌گرا، شادمانی و زندگی خوب را بر اساس دستیابی به توان بالقوّه کامل فرد تعریف می‌کند.۴ رویکرد روان‌شناسی مثبت‌گرا در هزاره جدید، بیش از آنکه بر رویکرد لذت‌گرا مبتنی باشد، بر پایه رویکرد سعادت‌گراست. این رویکرد نیز ریشه در آرای ارسطو دارد. هم در نظریه ارسطو و هم در شارحان بعدی وی، سعادت آدمی‌به آن است که بتواند در طی زندگی، توانایی‌های بالقوّه و فضایل نهفته در خود را بالفعل کند و به رشد و کمال برسد. اگر آدمی‌در این مسیر موفّق شد، به زندگی خوب، دست یافته است.۵

البته لذّت و شادی در روان‌شناسی مثبت‌گرا نیز جای پایی دارد. «در دو دهه اخیر و با طرح مقوله بهزیستی روانی ۶ و انواع آن و نیز توجّه به شادی در روان‌شناسی،

 

1. روان‌شناسی مثبت: ص ۹۸.
2. معنادرمانی: ص ۱۷۳.

3.Jorgensen,I.S., Nafstad,H.E.) ۴۰۰۲ (. Positive Psychology: Historical, Philosophical, and Epistemological Perspectives. In P.Alen Linley and S.Joseph)Eds. (, Positive Psychology in Practice. New Jersy: John Wiley Sons.

4.eudaimonia.

5. اثربخشی مداخلات روان‌شناسی مثبت‌گرا...: ص ۳۹ و ۴۰.

6.well - being.

رویکرد لذت‌گرا دوباره در متون روان‌شناسی مطرح شده است؛ ازجمله، در بحث شادکامی‌و نیز در بحث شادی و نشاط - که دینر ۱ به مطالعه آن پرداخته -۲ و در مباحث کلی نظریه شادکامی‌- که توسط کاهمن ۳ و همکاران وی بررسی شده ،۴ گفته‌شده که این مفهوم، با رویکرد لذت‌گرا پیوند دارد.

طبق گفته دسی و رایان، در این دیدگاه‌ها چنین عنوان شده که شادکامی‌به یک معنا عبارت است از: وجود هیجان‌های مثبت و نبود هیجان‌های منفی و این یعنی افزایش لذّت و کاستن از درد.۵ یورگنسن و نفستاد با ملاحظه دیدگاه سلیگمن در مورد «شادکامی‌اصیل‏۶» ۷ می‌نویسند که: رویکرد لذت‌گرا بر هیجان‌ها معطوف است».۸

 

شادی از دیدگاه اسلام

بررسی‌ها نشان می‌دهد که اسلام، دینِ سرور و شادی است؛ زیرا این دین، برنامه

 

1.Diener,E.
2.Diener,E. ) ۴۸۹۱ (. Subjective well-being. Psychological Bulletin ۵۹: ۲۴۵-۵۷۵.

3.Kahneman,D.

4.Kahneman,D.,Diener,D., Schwarz,N. ) ۹۹۹۱ (. Well-being: The foundation of hedonicpsychology. In Well-being: The foundations of hedonic psychology, Eds. By D.Kahneman,E.Diener, and N.Schwarz. New York: Sage.

5.Deci,E.L., Ryan,R.M. ) ۸۰۰۲ (. Hedonia, eudemonia, and well-being: An introduction. Journal of Happiness Studies, ۹: ۱-۱۱.

6.authentic happiness.

7.Seligman, M.E.P. ) ۲۰۰۲ (. Authentic happiness: Using the new positive psychology to realize your potential for lasting fulfillment. New York: Free Press.

8. ر. ک: روان‌شناسی مثبت، دیدگاه‌های تاریخی، فلسفی و معرفت‌شناختی.

تکامل مادّی و معنوی است ۱ و بدون شادی، زندگی کامل و حیات طیبه، تحقّق نمی‌یابد.

در منابع اسلامی، شادی و سرور، موردستایش قرار گرفته و غم و اندوه، نکوهش شده است. در قرآن کریم تأکید شده است که اولیای الهی، ترس و اندوهی ندارند:

(أَلَا إِنَّ أَوْلِیاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَ لَا هُمْ یحْزَنُونَ.۲
آگاه باشید که به‌یقین، اولیای خدا نه ترسی دارند و نه غمگین می‌شوند).

شادی، یکی از ویژگی‌های زندگی بهشتی است. از منظر قرآن و روایات اهل‌بیت (علیهم‌السلام) بهشت برین، سرشار از شادمانی و خالی از اندوه است:

(وَ لَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَسُرُورًا.۳
و آنان را با خوشی و شادمانی روبه‌رو خواهد ساخت).

و اهل بهشت، دل‌هایی شاد، چهره‌هایی گشاده و لبانی خندان دارند:

(وُجُوهٌ یوْمَئِذٍ مُّسْفِرَةٌ * ضَاحِکةٌ مُّسْتَبْشِرَةٌ.۴
در آن روز، [بهشتیان] چهره‌هایی درخشان و خندان و شادمان دارند.)

در روایتی از پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله) آمده که می‌فرماید:

لا خَیرَ... فِی الوَطَنِ إلّا مَعَ الأَمنِ وَالسُّرورِ.۵
جز با امنیت و شادی، خیری در [زندگی] در وطن نیست.

 

1. ر. ک: فلسفه وحی و نبوّت، محمد محمدی ری‌شهری: ص ۹۳ (پیام تکامل).
2. یونس: آیه ۶۲.

3. انسان: آیه ۱۱.

4. عبس: آیه ۳۸ - ۳۹.

5. ر. ک: ص ۱۲۴ ح ۱.

بر پایه این روایت، در کشوری که امنیت و شادی نیست، خیری هم وجود ندارد. به دلیل نقش و اهمیتی که شادی در زندگی انسان دارد، پیشوایان اسلام، رهنمودهای بسیار سودمندی را درزمینهٔ عوامل شادی‌آفرین، موانع شاد زیستن، و همچنین پیامدها و برکات شاد کردن دیگران بیان کرده‌اند.۱

در مقابل، روایات اسلامی‌نسبت به خطرهایی که از ناحیه غم و اندوه، جسم و جان انسان را تهدید می‌کنند، هشدار داده‌اند و راه‌های درمان این بیماری و ریشه‌کن کردن آن را از زندگی ارائه نموده‌اند.۲

 

شادی روا و ناروا

پیش‌ازاین اشاره شد که اسلام برای شاد زیستن، اهمیت فراوانی قائل است و اندوه را برای جسم و جان، زیان‌بار می‌داند؛ امّا باید توجّه داشت که آنچه در فرهنگ عموم مردم شادی نامیده می‌شود، به‌طور مطلق، مورد تأیید اسلام نیست.

در بررسی متون اسلامی‌درزمینهٔ شادی، به دو نوع شادی برخورد می‌کنیم:

۱. شادی روا و پایدار، یا شادی مثبت.
۲. شادی ناروا و ناپایدار، یا شادی منفی.

این تقسیم‌بندی، نکته بسیار مهمی‌است که مبنای اسلام را در ارزش‌گذاری بر شادی‌ها، از مبانی دیگر مکاتب و دیدگاه‌هایی که بر پایه ارزیابی‌های مادّی به این موضوع پرداخته‌اند، جدا می‌سازد.

از دیدگاه اسلام، انواع شادی‌هایی که مزاحم و مانع شادی پایدار انسان نباشند، شادی مثبت و روایند؛ امّا شادی‌های مزاحمِ شادی پایدار، ناروا و منفی‌اند. قرآن

 

1. ر. ک: ص ۳۰۳ (فصل پنجم: عوامل شادمانی) و ص ۱۵۷ (فصل سوم: موانع شادمانی) و ص ۳۵۷ (فصل ششم: شاد کردن و غمگین ساختن).
2. ر. ک: ص ۱۴۵ (زیان‌های اندوه) و ص ۲۰۹ (فصل چهارم: درمان اندوه).

کریم در تبیین علّت اینکه چرا دشمنان مستکبر انبیای الهی و کتب آسمانی، در آخرت، گرفتار عذاب‌های وحشتناک دوزخ می‌شوند، می‌فرماید:

(ذَلِکم بِمَا کنتُمْ تَفْرَحُونَ فِی الْأَرْضِ بِغَیرِ الْحَقِ‌ّ وَ بِمَا کنتُمْ تَمْرَحُونَ.۱
این عذاب‌ها به سبب آن است که در زمین، به ناروا، شادی و سرمستی می‌کردید).

این آیه، به‌روشنی نشان می‌دهد که شادی‌های زندگی، دو دسته‌اند:

دسته اوّل: شادی‌هایی که زیان‌بار و مزاحم شادی‌های پایدار انسان نیستند. برخورداری از این شادی‌های روا، حقّ همه انسان‌هاست.

دسته دوم: شادی‌های زیان‌بار و مزاحم شادی‌های پایدار. این‌گونه شادی‌ها، باطل و ناروا هستند.

بنابراین، مخالفت اسلام با برخی شادی‌ها و اعمال محدودیت‌هایی در این زمینه، به دلیل مخالفت با شاد زیستن مردم نیست؛ بلکه به دلیل تأمین و تضمین شادی پایدار آینده است. هر جا که اسلامْ مخالفت کرده و یا محدودیتی ایجاد نموده، به خاطر زیان‌هایی است که در پی دارد و کامیابی و شادی پایدار آینده را به مخاطره می‌اندازد.

 

شادی‌های اندوه‌زا

نکته بسیار مهم و قابل توجّه اینکه شادی‌های ناروا، نه‌تنها پس از مرگ، خطرآفرین و اندوه‌زا هستند، بلکه پیامدهای نگران‌کننده‌ای در همین دنیا دارند:

ألا رُبَّ شَهوَةِ ساعَةٍ قد أورَثَت حُزناً طَویلاً.۲
هان! چه بسیار شهوت زود گذری که اندوهی دراز مدّت به دنبال آوَرَد.

 

1. غافر: آیه ۷۵.
2. ر. ک: ص ۱۸۰ ح ۱۳۲.


در ادامه این مباحث، توضیحات لازم در این زمینه ارائه می‌شود.
۱

 

غُصّه‌های شادی‌آفرین

غصه‌ها مانند شادی‌ها دو دسته‌اند:

دسته اوّل: اندوه‌هایی که درواقع، نوعی بیماری‌اند و انواع مشکلات جسمی و روحی را به وجود می‌آورند. این نوع غصّه‌ها، باطل و بیهوده و ناروا هستند.۲

دسته دوم: اندوه‌هایی که انسان را به تحرّک و تلاش بیشتر در جهت زندگی بهتر و شادمانی پایدار، وادار می‌نمایند، چنانکه در روایتی منسوب به امام علی (علیه‌السلام) آمده:

اِجعَل هَمَّک لِآخِرَتِک، وحُزنَک عَلی نَفسِک، فَکم مِن حَزینٍ وَفَدَ بِهِ حُزنُهُ عَلی سُرورِ الأَبَدِ، وکم مِن مَهمومٍ أَدرَک أمَلَهُ.۳
هم‌وغمت را صرف آخرتت و اندوهت را صرف خود کن؛ زیرا چه‌بسا اندوهگینی که اندوهش، او را به شادمانی پاینده رساند و چه‌بسا غم‌زده‌ای که آرزوی خود را دریابد!

ممکن است این سؤال مطرح شود که: مگر می‌شود، غم و اندوه، سرورآفرین و نشاط‌آور باشد؟!

پاسخ این است که آری! برای نمونه، به چند مورد از غم‌های شادی‌آوری که در روایات اسلامی آمده‌اند، اشاره می‌کنیم:

 

۱. اندوه بر خصلت‌های ناپسند

خصلت‌های ناپسند، یکی از خطرناک‌ترین آفت‌های شادی ۴ هستند. ازاین‌رو، احساس اندوه و ناراحتی از اتصاف به آن‌ها، نیکو و پسندیده است؛ زیرا این

1. ر. ک: ص ۴۳۵ (فصل نهم: شادی‌هایی که اندوه در پی می‌آورند).
2. ر. ک: ص ۱۴۵ (زیان‌های اندوه).

3. ر. ک: ص ۴۱۸ ح ۶۳۵.

4. ر. ک: ص ۱۵۷ (آسیب‌های اخلاقی و اجتماعی).

احساس، انسان را به تلاش جهت مبارزه با این آفات و جایگزین کردن خصلت‌های شادی‌آفرین، وادار می‌نماید؛ امّا کسی که کمترین اندوهی از این بابت ندارد، هیچ‌گاه درصدد زدودن این خصلت‌ها از خود نخواهد بود. به همین دلیل، در روایات اسلامی، اندوهناک شدن به جهت معایب نفسانی و خصلت‌های ناپسند، مثبت و سرورآفرین تلقّی شده، و مورد توصیه و تأکید قرار گرفته است.۱

 

۲. اندوه بر کردار ناشایسته

کردار ناشایسته نیز مانند خصلت‌های ناپسند، آفت شادی ۲ است. انسان، سرنوشتش را با اعمال خود می‌سازد ۳ و اساساً ما به این دنیا آمده‌ایم تا نشان دهیم کدام‌یک عمل بهتری داریم ۴ و اگر کار نیک انجام دهیم، به سود ما، ۵ و اگر عمل ناشایستی داشته باشیم، به زیان ما تمام می‌شود ۶ و آینده خود را خراب می‌کنیم و درنتیجه، موجب حزن و اندوه پایدار خود در آینده می‌شویم. ازاین‌رو، احساس اندوه و رنج از ارتکاب گناه - که نشانه ایمان ۷ است -، موجب توبه و پیشگیری از تکرار آن و زمینه‌ساز کارهای شایسته و شادی‌آفرین خواهد بود.

 

۳. اندوه بر سُستی در انجام دادن کارهای نیکو

کارهای نیک و پسندیده، نقش اساسی‌ای در تأمین شادکامی دارند. ۸ ازاین‌رو، سستی در انجام دادن آن‌ها روا نیست، و احساس اندوه، بر فرصت‌هایی که از دست

 

1. ر. ک: ص ۴۱۹ (غصّه بر عیب‌های خود).
2. ر. ک: ص ۱۷۹ (آسیب‌های عملی).

3. (کلُّ نَفْسٍ بِمَا کسَبَتْ رَهِینَةٌ) (مدّثر: آیه ۳۸).

4. (الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیوةَ لِیبْلُوَکمْ أَیکمْ أَحْسَنُ عَمَلاً) (ملک: آیه ۲). نیز، ر. ک: هود: آیه ۷.

5. (إِنْ أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لِأَنفُسِکمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا) (اسرا: آیه ۷).

6. (مَّنْ عَمِلَ صَلِحًا فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ أَسَآءَ فعلی‌ها) (فصلت: آیه ۴۶). نیز، ر. ک: جاثیه: آیه ۱۵.

7. ر. ک: ص ۴۱۹ (غصّه بر گناه).

8. ر. ک: ص ۳۱۱ (کارهای شایسته و اخلاق پسندیده).

رفته، ۱ سبب تحرّک و تلاش بیشتر جهت موفقیت در انجام کارهای نیک و شادی‌آفرین است.

 

۴. اندوه بر مصائب خاندان رسالت

مصیبت خاندان رسالت، درواقع، مصیبت ارزش‌های انسانی است؛ زیرا آنان با هدف حاکمیت ارزش‌ها، در برابر سلطه ستمگران ایستادند، و متحمل انواع رنج‌ها شدند. بنابراین، اندوه بر مصائب اهل‌بیت (علیهم‌السلام) و گریستن بر آن، ۲ اگر با معرفت همراه باشد، زمینه‌ساز تلاش و تحرّک بیشتر جهت ایجاد و استقرار نظام ارزشی مبتنی بر آرمان‌های خاندان رسالت خواهد بود، و بدین‌سان می‌تواند ازنظر فردی و اجتماعی، شادی‌آفرین باشد.

 

۵. حزن در مصائب اهل ایمان

از منظر اسلام، جامعه اسلامی، اعضای یک پیکرند. لذا باید در شادی و غم یکدیگر سهیم باشند. این موضوع، به‌قدری مهم است که پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله) می‌فرماید:

مَن أصبَحَ لا یهتَمُّ بِاُمورِ المُسلِمینَ فَلَیسَ بِمُسلِمٍ.۳
کسی که روز خود را آغاز کند و به امور مسلمانان اهتمام نورزد، مسلمان نیست.

بر این اساس، غمخواری اهل ایمان برای یکدیگر، ۴ زمینه‌سازِ شاد زیستن جامعه اسلامی است.

 

1. ر. ک: ص ۴۲۱ (غصّه بر هر خیر ازدست‌رفته).
2. ر. ک: ص ۴۲۵ (اندوه بر مصیبت‌های اهل‌بیت
(علیهم‌السلام))؛ دانش‌نامه قرآن و حدیث: ج ۱۴ ص ۱۱۷ (گریستن بر مصیبت‌های اهل‌بیت (علیهم‌السلام)).
3. ر. ک: ص ۴۲۴ ح ۶۴۷.

4. ر.ک: ص ۴۲۵ (اندوه بر مصیبت‌های مؤمنان).

۶. حزنِ ناشی از عواطف انسانی

عواطف و احساساتِ انسانی ایجاب می‌کند که انسان، در مصائب دیگران به‌ویژه خویشاوندان و دوستان، اندوهناک شود. این اندوه نیز مثبت ارزیابی می‌شود؛ زیرا موجب تلاش در جهت رفع نگرانی و شادکامی، و تقویت روابط خانوادگی و اجتماعی است، و در مواردی که راهی برای درمان نگرانی وجود ندارد، شکیبایی در آن‌ها سرور اخروی را در پی خواهد داشت.۱

 

۷. حزنِ ناشی از گمراهی افراد بی‌ایمان

انسان‌های شایسته، دوست دارند که همه مردم جهان، به مفهوم واقعی کلمه، سعادتمند و شادکام باشند. ازاین‌رو، گمراهی افراد بی‌ایمان - که سعادتِ دنیا و آخرت آن‌ها را تهدید می‌کند -، برای آن‌ها رنج‌آور است.

پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله) وقتی می‌دید که عده‌ای سخن او را - که دعوت به شادکامی دنیا و آخرت است -، نمی‌پذیرند، گاه تا مرز از دست دادن جان خود اندوهناک می‌شد.۲

این نوع حزن نیز به دلیل آنکه زمینه‌ساز تلاش بیشتر برای رهایی و شادکامی همگانی است، نیکو و پسندیده است.

چکیده سخن اینکه اسلام، چیزی جز آسایش، آرامش و شادکامی انسان را نمی‌خواهد. ازاین‌رو، در این آیین، تنها غصّه‌های شادی‌آفرین، رواست. نکته قابل توجّه اینکه برعکسِ غم‌های ناروا - که انسان را در تنگنای روانی و فشار روحی قرار می‌دهند -، غم‌های روا، موجب باز شدن دل و نورانیت آن می‌شود،

 

1. ر.ک: ص ۴۲۹ (اندوه بر مصیبت‌های خانواده و دوستان).
2. ر. ک: ص ۴۳۱ (غصّه از گمراهی کافران).

چنانکه از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله) نقل شده که فرمود:

عَلَیکم بِالحُزنِ فَإنَّهُ مِفتاحُ القَلبِ.۱
بر شما باد به اندوه که آن، کلید باز شدن دل است.

از امام باقر (علیه‌السلام) روایت شده که فرمود:

اِستَجلِب نورَ القَلبِ بِدَوامِ الحُزنِ.۲
نورانیت دل را با اندوه پیوسته به دست آور.

بی‌تردید، حزنی که دل را باز می‌کند و پیوستگی آن، موجب نورانیت جان می‌گردد، همان حزنِ شادی‌آفرین است.

 

الگوی شادی در اسلام

بر پایه آنچه درباره شادی‌های روا و ناروا بیان شد، می‌توان گفت که الگوی شادی در اسلام، بهترین الگوی شادکامی است و بر پنج اصل اساسی استوار است که متون مربوط به این اصول، در کتابِ پیش رو، تقدیم پژوهشگران می‌شود. گفتنی است که تبیین این اصول، و روایات مرتبط با آن‌ها، نیازمندِ پژوهش‌های مستقلی است که امیدواریم در پژوهشکده اخلاق و روان‌شناسی اسلامی‌«دار الحدیث» سامان یابد.

 

اصلِ اصولِ شادکامی

نکته قابل توجّه اینکه بررسی دقیق آموزه‌های اسلامی نشان می‌دهد که اصول شادکامی‌- که شرح آن خواهد آمد - به اصل اساسی خردورزی و به‌کارگیری عقل می‌رسد.

ازاین‌رو، امام صادق (علیه‌السلام) در تبیین سپاهیان عقل و جهل، نشاط و شادی را

1. المعجم الکبیر: ج ۱۱ ص ۲۱۳ ح ۱۱۶۹۴.
2. تحف العقول: ص ۲۸۵، بحار الأنوار: ج ۷۸ ص ۱۶۴ ح ۱.

در صف سپاهیان عقل، و تنبلی و اندوه را در شمار سپاهیان جهل قرار داده است.۱

در روایتی دیگر از امام علی (علیه‌السلام) آمده:

أصلُ العَقلِ القُدرَةُ، وثَمَرَتُهَا السُّرورُ.۲
بنیاد خرد، توانمندی است، و میوه توانمندی، شادمانی.

ایشان در حدیث دیگری می‌فرماید:

رَزانَةُ العَقلِ تُختَبَرُ فِی الفَرَحِ وَالحُزنِ.۳
سنگینی [و سبکی] عقل، در شادی و غم، آزموده می‌شود.

بر این اساس، مبدأ همه شادی‌های روا، عقل، و مبدأ همه غم‌های ناروا، جهل است. در نبرد عقل و جهل در صحنه جان انسان، هرگاه عقل، بر جهل پیروز شود، غم‌ها زدوده می‌شوند، و نشاط و شادی، سراسر وجود او را فرامی‌گیرد، و اگر جهل غلبه کرد، نشاط و شادی، جای خود را به تنبلی و نگرانی می‌دهد.

بنابراین، هر چه عقل، تقویت شود و خرد، افزون‌تر گردد، انسان از نشاط و شادی بیشتری برخوردار خواهد بود. بدین‌سان، شادی و غم، معیاری است برای سنجشِ سنگینی و سبکی عقل، و در یک جمله: عاقل‌ترین انسان‌ها، شادترین و بانشاط‌ترین آن‌هاست، و جاهل‌ترین مردم، غمگین‌ترین و تنبل‌ترین آن‌ها.

سؤالی که در اینجا قابل‌طرح است، اینکه اگر عقل، مبدأ شادی است، و عاقل‌ترین انسان‌ها، شادترین و بانشاط‌ترین آن‌ها هستند، چرا شماری از روایات، خردورزی را مایه حزن و اندوه دانسته‌اند؟ مانند اینکه امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرماید:

 

1. ر. ک: ص ۳۰۳ ح ۳۹۴.
2. ر. ک: ص ۳۰۲ ح ۳۹۵.

3. ر. ک: ص ۳۰۲ ح ۳۹۶.

صاحبُ الفِقهِ و العَقلِ ذو کآبَةٍ وحُزنٍ.۱
انسان فهمیده و خردمند، دردمند و اندوهناک است.

نیز از امام علی (علیه‌السلام) روایت شده:

کلُّ عاقلٍ مَحزونٌ.۲
هر خردمندی اندوهگین است.

در حکمت‌های منسوب به ایشان نیز آمده:

ضَعفُ العَقلِ أمانٌ مِنَ الغَمِّ.۳
ناتوانی عقل، از اندوه پیشگیری می‌کند.

آیا این روایات با روایاتی که عقل را مبدأ شادی می‌دانند، تعارض دارند؟

پاسخ، این است که تعارضی میان این دو دسته از روایات وجود ندارد؛ زیرا اندوه، به‌خودی‌خود، ناروا نیست. پیش‌ازاین، توضیح دادیم که در مواردی، غم، شادی‌آفرین است.۴

ازاین‌رو، عقل، مبدأ این‌گونه غم‌ها نیز هست، و از سوی دیگر، مطلق غمناک نشدن نیز، روا نیست. بی‌غمی، اگر ریشه در ناتوانی عقل و یا ضعف‌های روانی داشته باشد، نه‌تنها ممدوح نیست، بلکه بسیار نکوهیده است.

انسان خردمند، اگر مرتکب کار ناشایستی شود، اندوهگین می‌گردد و همین اندوه، زمینه‌ساز توبه اوست. سایر موارد اندوه‌های روا نیز این‌گونه‌اند.

بر این اساس، هنگامی‌که عقل، زمام امور زندگی انسان را به دست بگیرد، جهت

 

1. الکافی: ج ۱ ص ۴۹ ح ۵.
2. غررالحکم: ج ۴ ص ۵۲۷ ح ۶۸۴۶، عیون الحکم و المواعظ: ص ۳۷۷ ح ۶۳۹۳.

3. شرح نهج البلاغة، ابن ابی الحدید: ج ۲۰ ص ۲۹۴ ح ۳۷۷.

4. ر.ک: ص ۴۱۹ (فصل هشتم: غصّه‌هایی که شادی به دنبال می‌آورند).

دستیابی به بهترین الگوی شادی، او را به پنج اقدام اساسی در کنار هم دعوت می‌نماید:

اوّل: مبارزه با آفت‌های شادی.۱
دوم: درمانِ نگرانی‌های ناروا و بیهوده.
۲
سوم: به کار بستن عوامل شادی‌آفرین.
۳
چهارم: تلاش در جهت شادکامی دیگران.
۴
پنجم: رعایت آداب شادی.
۵

این اقدامات، درواقع، اصول الگوی شادی از منظر اسلام است که اینک به شرح آن‌ها می‌پردازیم:

 

1. ر. ک: ص ۱۵۷ (فصل سوم: موانع شادمانی).
2. ر. ک: ص ۲۰۹ (فصل چهارم: درمان اندوه).

3. ر. ک: ص ۳۰۳ (فصل پنجم: عوامل شادمانی).

4. ر. ک: ص ۳۵۷ (فصل ششم: شاد کردن و غمگین ساختن).

5. ر. ک: ص ۴۰۳ (فصل هفتم: آداب شادمانی).

 

 

منبع: الگوی شادی از نگاه قرآن و حدیث، محمدی ری‌شهری

اخبار مرتبط