مهدویت
  • 7357
  • 153 مرتبه
فرودگاه آخرالزمان

فرودگاه آخرالزمان

28/09/1400

مهدی (علیه‌السلام)؛ معلم قرآن

در کلاس‌های درس دو چیز را می‌بینید: یکی معلم، یکی کتاب. اگر مثلاً کلاس اول ابتدایی بچه‌ات را به مدرسه فرستادی و گفتند: کتاب هست، اما متأسفانه معلم نداریم، حتماً ناراحت می‌شوید؛ چون از کتاب بی معلم، کسی چیزی نمی‌فهمد. از آن‌طرف، اگر معلم باشد و کتاب نباشد، این معلم از خودش یک‌چیزی می‌گوید، آن‌یکی چیز دیگر؛ پس برای یک کلاس، هم معلم لازم است، هم کتاب. قرآن، کتاب درسی مسلمان‌هاست و اهل‌بیت (علیهم‌السلام) هم معلم این کتاب. ظهور امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) یعنی اینکه دوباره این معلم بیاید سر کلاس و کتاب درسی بشر؛ یعنی قرآن، بی معلم نماند.

 
قیمت امامت

امام غائب شد تا چه بشود؟ غیبت ایشان برای آشکار شدن قدر و قیمت اوست. خداوند نعمتی را می‌گیرد که مردم قیمت این نعمت را بدانند. انسان در خوف، قیمت امنیت را می‌داند. در مرض، قیمت سلامت را می‌داند. در غیبت هم قیمت امام خود را می‌داند. هزار سال غیبت این اثر را داشت که مردم به قیمت و قدر امامت آشنا شوند و برای نایب امام «جان بدهند».


فرودگاه آخرالزمان

هواپیما که می‌خواهد فرود بیاید، باید فرودگاهش مطمئن باشد. اگر یک هواپیمای کوچک بخواهد بنشیند، یک باند دویست متری هم کافی است، اما یک هواپیمای بزرگ، گاهی تا چند کیلومتر باند برای فرود لازم دارد؛ چون وقتی می‌نشیند، چرخش چند صد تن فشار روی یک نقطه وارد می‌کند؛ به همین دلیل باید زیرسازی‌اش محکم باشد. امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) که هزار سال پشت پردهٔ غیبت بوده است، فرودگاهش که نمی‌تواند فرودگاه نازک‌نارنجی باشد! باید یک فرودگاه محکم باشد تا بتواند فرود بیاید.
 
 

الگوی وفاداری

آقای ابوترابی خودشان برایم نقل کردند که یک سرهنگ بعثی آمد دید نماز می‌خوانند. امام جماعت را برد و مردم را غدغن کرد که نباید نماز جماعت بخوانند. گفت کف‌پایی بهش بزنند تا ایشان قول بدهد که دیگر امام جماعت نمی‌شود. شلاق زدند؛ ده تا زدند. ایشان به‌جای اینکه التماس کند، می‌گفت یا صاحب‌الزمان. بیست‌تا زدند. می‌گفت یا صاحب‌الزمان. آقای ابوترابی گفت دویست‌تا زدند، سیصدتا، نخیر، هزارتا زدند. فقط گفت یا صاحب‌الزمان. اتو گذاشتند؛ ولی بازهم التماس نکرد. فقط گفت یا صاحب‌الزمان. یک‌دفعه افسر خودش گفت این را کولش کنید و بیاورید. تا من هستم اینجا نماز بخوانید، جماعت هم بخوانید. من امروز به امام زمان شما ایمان آوردم. این‌ها همه‌اش وفاداری است. اصحاب امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) هم افراد تربیت‌شده و ساخته‌شده‌ای هستند. آن‌ها بدون اذن حضرت، قدمی برنمی‌دارند.


بین‌الطلوعین ظهور

عصر حاضر، زمانی عجیب است. همان‌گونه که طلوع و غروب خورشید با مقدمات و امری تدریجی است، غیبت و ظهور هم امری تدریجی است. امام عصر (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) به‌تدریج غیبت کردند. غیبت، نخست به‌صورت پرده‌ای سیاه بود که در اتاق دیدار امام یازدهم (علیه‌السلام) نصب شد و مردم از پشت پرده، با حضرت صحبت می‌کردند. سپس غیبتی کوچک پیش آمد که نور حضرت در میان مردم بود، اما خود حضرت ازنظر مردم غایب شد. نور حضرت، نواب اربعه بودند. همان‌گونه که خورشید، بعدازظهر آرام‌آرام حرارتش کم می‌شود و پایان عصر، جرم او پنهان می‌شود و بعد هم نور او، غیبت امام عصر (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) هم این‌گونه بود. اول خودش غائب شد و بعد از هفتادسال، نورهایش (همان نواب اربعه) نیز از دنیا رفتند؛ یعنی شفق ساقط شد. شفق، همان محو نور خورشید است و غیبت کبرا آغاز شد. در ظهور هم همین‌گونه است. نور حضرت، مثل نور خورشید است که ابتدا، صبح صادق را پدید می‌آورد؛ سپس فضا پیوسته نورانی‌تر و روشن‌تر می‌شود؛ تا اینکه خورشید کاملاً طلوع می‌کند. الآن ما در بین‌الطلوعین ظهور هستیم. آقایانی که می‌خواهید کاری بکنید، نماز صبح هم اگر می‌خواهید بخوانید، وقتش بین‌الطلوعین است. اینکه بگوییم آقا بیایند چه می‌کنم، آقا بیایند چنان می‌کنم، این مثل این است که بگویید آفتاب که زد، من نماز صبحم را می‌خوانم. آن موقع دیگر نماز قضاست. هر کاری که به ذهنتان می‌آید، در این دوره بکنید، جلوترها نگران این بودیم که بمیریم، درحالی‌که امام زمان نیامده؛ حالا نگرانیم بمانیم [درحالی‌که] آقا آمده‌اند! چون امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) از ما می‌پرسند وقتی من نبودم، شما چه کردید؟ چه چیزی به ایشان بگوییم؟


آخرین ثانیه‌ها

تا دست شما در دست دوستتان قرار دارد، نمی‌توانید با دوست دیگرتان دست بدهید. مگر نمی‌گویید با یک دست نمی‌شود دو هندوانه را برداشت؟ همچنان با یک دست نمی‌شود با دو نفر دست داد. انسان تا دست خود را از دست دنیا بیرون نکشد، نمی‌تواند با آخرت دست بدهد. از بیعت ظالم باید خارج شود تا بتواند با امام زمان خود بیعت کند. از کفر باید خارج شود تا بتواند به وادی ایمان گام نهد. تا وقتی‌که آخرین ثانیه‌های شب پایان نیابد، وارد نخستین ثانیه‌های روز نخواهید شد.

 
جوشش از درون

در منازل جنوب شهر، گاهی که باران زیاد می‌آید، به‌ناچار آب را با سطل از خانه بیرون می‌ریزند. حال اگر سطح آب زیرزمینی بالا بیاید، این آب را با بشکه هم بیرون بریزند، تمام نمی‌شود؛ چون دوباره آب بالا می‌آید. عرب به این‌گونه جوشیدن آب «انتفاضه» می‌گوید؛ یعنی خودجوش. الآن به جریان فلسطین، شورش نمی‌گویند؛ انتفاضه می‌گویند. در روایات داریم که خدا امر امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) را اصلاح می‌کند. اصلاح کار حضرت که به دست توانای خداوند انجام می‌شود، همین است که آدم‌ها از درونشان جوشش پیدا می‌شود و نهضت از متن جوامع بشری می‌جوشد.

منبع: ماهنامه خانه خوبان